1. خانه
  2. /
  3. کتاب حالات عارفانه

کتاب حالات عارفانه

5 از 1 رأی

کتاب حالات عارفانه

داستان های کوتاه
Mystic moods
ناموجود
8000
معرفی کتاب حالات عارفانه
"سنگ‌های گرسنه" داستان دو جوان است که در طی مسافرتی، در قطار، با مردی هم‌سفر می‌شوند که برای آن‌ها از زمانی حکایت می‌کند که به عنوان مامور در منطقه‌ای دورافتاده در هند، به کار مشغول بوده و با وجود هشدارهای مردم محلی در قصری سنگی و قدیمی ساکن می‌شود که معروف است طلسم شده و نباید شب‌ها در آن خوابید. مرد بی‌توجه به این سخنان، تصمیم می‌گیرد که حتما شب‌هایش را در آن خانه بگذراند ولی هر شب اتفاق تازه‌ای افتاده و او احساس می‌کند که کم‌کم تحت تاثیر جادوی منزل قرار گرفته است. با وجود ترسی که بر مرد حاکم شده، اما گویی نیرویی عجیب هر شب او را به سوی آن مکان می‌کشد و کاری از وی ساخته نیست. درست در همین قسمت داستان است که مرد راوی یکی از دوستان خویش را دیده و به کابین وی نقل‌مکان می‌کند و دو جوان، مسحور از داستان نیمه‌ای که شنیده‌اند، بر جای می‌مانند. کتاب حاضر از هفت داستان کوتاه هندی با عنوان سنگ‌های گرسنه؛ اسکلت؛ جواهرات گم‌شده؛ تغییر؛ توبه؛ قاضی؛ و خود متواضع تشکیل شده است.
درباره رابیندرانات تاگور
درباره رابیندرانات تاگور
رابیندرانات تاگور، زاده ی ۷ مه ۱۸۶۱ و درگذشته ی ۷ اوت ۱۹۴۱، شاعر، فیلسوف، موسیقیدان و چهره پرداز اهل بنگال هند بود. نام آوریش بیشتر به خاطر شاعری اوست. وی نخستین آسیایی برنده ی جایزه ی نوبل بود. پدرش دبندرانات (مهاریشی) و مادرش سارادادیوی نام داشت. پدر تاگور غزل های حافظ را از برداشت و به اشعار فارسی علاقه وافری داشت. او خود را متعلق به سرزمین ایران می دانست. به تاگور لقب گوردیو به معنای پیشوا داده اند. وی از سردمداران دیرین و مدافعان سرسخت استقلال هندوستان به شمار می آید. رابیندرانات تاگور بزرگترین شاعر ایالت بنگال است که به دو زبان هندی و بنگالی شعر می سرود و اشعار خود را به انگلیسی نیز ترجمه می کرد. هم سرود ملی هند و هم سرود ملی بنگلادش از تصنیف های تاگور است.تاگور در سراسر مشرق زمین محبوبیت داشت. او به ایران علاقه ی فراوان داشت و دو بار به ایران سفر کرد: بار اول در اردیبهشت ۱۳۱۱ (بهار ۱۹۳۲) که به همراه عروس خود و دینشاه ایرانی (از پیشوایان پارسیان هند) به دعوت دولت ایران به این کشور سفر کرد و جشن هفتادمین زادروز او در تهران برگزار شد. تاگور در دیدار از تهران و شیراز با بسیاری از نویسندگان و سخنگویان ایرانی دوست شد. ملک الشعرای بهار در ستایش تاگور قصیده ای بلند سروده است. او در سال ۱۳۱۳ برای بار دوم به ایران سفر کرد.تاگور سرانجام در ۷ اوت 1941 در حالی که هشتاد سال و سه ماه از زندگیش می گذشت، جان سپرد. جسد او را در کنار رود گنگ سوزاندند و خاکسترش را به شانتی نیکتان، یعنی همان جا که مدرسه اش بود، فرستادند. تاگور نماند تا استقلال هند را ببیند اما بدون شک استقلال هند تا حد زیادی به اندیشه های او مدیون است.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب حالات عارفانه" ثبت می‌کند