1. خانه
  2. /
  3. کتاب باجی

کتاب باجی

نویسنده: نعمت مرادی
3.1 از 1 رأی

کتاب باجی

Baji
انتشارات: هشت
ناموجود
25000
درباره نعمت مرادی
درباره نعمت مرادی
من نعمت مرادی متولد ۱۳۶۰ازشهرستان هرسین ازتوابع استان کرمانشاه ومقیم تهران وکارمند دانشگاه شهید بهشتی هستم.ازمن تاحالاچهار مجموعه شعربه نام های پدر ومادر و هرسین وطعم عاشقانه ویک مجموعه داستان به اسم باجی منتشرشده است . یک مجموعه شعربه نام دختران سپیدار ازنشر هشت ویک مجموعه داستان به اسم طعم گل های پریوش ازنشرمایا چاپ شده است.
قسمت هایی از کتاب باجی

چند روز پیش، زبیده در حالی که بافه های برگ ذرت را از روی زمین جمع می کرد، گفته بود: (( من از این پیرزن بی دندون می ترسم. امسال آب چشمه حسابی رفته پای ذرت ها. هم شیری اند و هم دونه پر. اگه باجی با آن چشم های شور و سروصورت چروکیده چیزی ازشون بذاره!) هیچ وقت جواب طعنه های زبیده را نداده است. تنها سرش را کج کرده است و از کنار زخم زبان ها گذشته و زبیده را واگذار کرده به خود چشمه. از آن روزی که زبیده گیس سفیدش را کشیده است، هر شب جارو به دست لب چشمه ورد می خواند. جارو را تو آب چشمه فرو می برد. خیس که شد دورتادور چشمه را جارو می زند و ورد می خواند. کار هر شبش است. آن قدر دعا می کند تا سروکله ی ماری سیاه از جوب عمیق کنار پل پیدا می شود و دور باجی می چرخد و باجی وردگویان می رقصید.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب باجی" ثبت می‌کند