موناش به چمی دونم چی چی چسبید و خودش رابالا کشید. اما همین که آن بالا رسید سر خورد و آن طرف روی زمین افتاد. همین جور که سرش پایین و دمش بالا بود گفت: هیچ جای دندانی رویش نیست. با یک پشتک صاف شد و گفت: مگر اینکه یک خرگوش بی دندان درستش کرده باشد! دینو گفت: شاید هم یک موریانه غول پیکر! که توانسته تونل به این گشادی توی چوب درست کند! هر سه از فکر خرگوش بی دندان و موریانه ی غول پیکر خنده شان گرفت. لاکو گفت: پس کی آن را ساخته؟ موناش گفت: شاید یک جانور مخفی! دینو گفت: که یک جای همین دور و بر قایم شده!