ناتان: دلتون می خواست شما جای اون بودین؟
مری: چی؟
ناتان: معذرت می خوام.
مری: دوباره بگین.
ناتان: نه، حرف احمقانه ای زدم...
مری: نه، ادامه بدین. دلم می خواست چی...؟
یه بار دیگه همون رو بگین
ناتان: دلتون می خواست شما جای اون بودین؟
مری: اولین باره که یکی یه چیزی می گه که چرت و پرت محض نیست. آره. دلم می خواست من جای اون بودم. اگر کسی قرار بود بمیره... دلم می خواست من می مردم. واقعا همین رو دلم می خواست. فقط بیشتر وقتا حس می کنم نمرده... زنده س... یا... نه که زنده باشه ولی هنوزم... یه جورایی انگار اینجاس...