پر از تجربه هایی غنی از زندگی خود کوئیلو.
اثری نوستالژیک که مخاطب را در دهه ی 1960 غرق می کند.
رقص، همه چیز را دگرگون می سازد، همه چیز را درگیر می کند و هیچکس را قضاوت نمی کند. افرادی می رقصند که آزادند، حتی اگر در زندان یا روی ویلچر باشند، چون رقص، تکرار صرف حرکاتی مشخص نیست، گفت و گو کردن با موجودی است که بزرگ تر و قدرتمندتر از همه کس و همه چیز است. رقصیدن، به کارگیری زبانی ورای خودخواهی و ترس است.
آن ها برای تمام نسلی از پسران و دختران سخت کوش که تلاش می کردند در زندگی به موفقیت برسند، یک خطر به حساب می آمدند؛ با آن سابقه ی وحشتناکشان در بی بند و باری و «عشق آزاد»، درست همانطور که مخالفشان دوست داشتند با تنفر این جملات را بگویند.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
«پائولو کوئیلو» خالق رمان پرفروش و جذاب «کیمیاگر» از حاکمان بی چون و چرای ادبیات عامه پسند آمریکای لاتین است.
واقعا قلم پائلو زیباست و آدم رو همراه خودش میبره از اونجایی که درکتابهاش از تجربیات زندگی خودش استفاده میکنه آدم احساس میکنه که در اون لحظه حضور داره و هرچه قدر به پایان کتاب نزدیک میشیم جذابیت بیشتر میشه واقعا این کتاب رو پیشنهاد میکنم بخونید اگر کیماگر رو خوندین دوست داشتین من ترجمه آقای حقیقت رو خوندم روان و سعی کرد با کلمات جایگزین جلوی سانسور بگیره
من این کتابو با ترجمهی اقای زنجانی خوندم ک متاسفانه ترجمه روانی نداشت و وسطاش گیج میشدم🤔
ترجمه زنجانی افتضاحه، علاوه بر اون ویرایشی هم مشکل داره، واقعا متاسفم هرکی میرسه این کتابهای این مدلی رو ترجمه میکنه، با اینکه خیلی کتاب هشو دوست دارم ولی نمیتونم این کتاب رو ادامه بدم
دقیقا من هم با نظر شما موافقم ترجمهی بسیار بسیار ضعیفی داره اصلا روان نیس👍
ترجمه زهره ناطقی هم همینطوره ، انگار متن و دادی نرم افزار ترجمه کرده ، بی سروته و خشک وبی روح . اولین باری بود که کتابی رو نیمه کاره ول کردم 🤦♂️
اصلا نتونستم ترجمه خانم ناطق رو تحمل کنم اصلا نفهمیدم موضع چیه خیلی بد ترجمه کردن