«آزادراه جنوبی و داستانهای دیگر» مجموعه داستانی به قلم خولیو کورتاسار، نویسندهی آرژانتینی است. «آزادراه جنوبی» از این نویسنده، در میان سایر آثار او شهرت بیشتری دارد و بهعنوان کتابی مستقل در دیگر کشورها به چاپ رسیده است. این داستان در اصل به زبان اسپانیایی نوشتهشده و اولینبار در سال 1966 منتشر شد و نسخهی انگلیسی آن در سال 1973 به چاپ رسید.
«آزادراه جنوبی»، دربارهی ترافیکی وحشتناک در خارج از حومهی شهر پاریس است که تا مدتها افراد زیادی را گرفتار خود میکند و ترافیک سنگین خیال باز شدن ندارد. «آزادراه جنوبی» داستان گروهی از افراد سرگردان در این ترافیک را روایت میکند که بهعنوان جامعهای گرد هم جمع میشوند تا شانس بقای خود را در شرایطی که در آن گرفتار آمدهاند، افزایش دهند. این افراد در طول ماههایی که در خارج از خانه گیر کردهاند، روابطی را درون گروه خود ایجاد میکنند. اما همهی اینها در یک لحظه از بین میروند، وقتی که ترافیک درنهایت شروع به حرکت میکند و جوامع موقتی از هم میپاشند.
کورتاسار در این داستان کوتاه از نمادهایی استفاده میکند تا جنبههای مهمی را درمورد شخصیتها و طرح داستانی خود بیان کند. یکی از راهبردهای او این است که شخصیتهایش را با نام مدل ماشینشان بهجای نام آنها معرفی کند. مثلا دوفین دختری است که در ابتدای داستان توجه دو مرد را به خود جلب می کند. بعدا با یکی از آنها به نام 404 رابطهی صمیمانه برقرار میکند. نام این مدل خودرو از کلمه فرانسوی به معنی «وارث زن تاج» (Stern) گرفتهشده است. ماشین دوفین در طول سالهای بین دهههای 1950 و 1960 توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرد. همچنین نمای بیرونی زیبایی دارد و دیدن آن زیباست. ویژگیهای ماشین به خوبی نقش دوفین را در داستان توصیف میکند.
کتاب آزاد راه جنوبی و داستان های دیگر