عقیده آناکسیمندر
به این اندیشه رسید که عنصر اولی، ماده المواد، نامتعین است این عنصر اولیتر از اضداد آناکسیمندر است که اضداد از آن بوجود میآیند و به آن منحل میگردند. وی نخستین این عنصر اولی (به یونانی : آرخه) را آناکسی مندر علت مادی نامید و بنا به رای تئوفراستس کسی بود که آن را چنین نامید (این عنصر نه آب است و نه هیچ یک از دیگر عناصر بلکه طبیعی است مغایر با آنها و نامتناهی که تمام آسمانها و عوالم درون آنها از آن ناشی میشوند) آن بیکران (به یونانی : آپایرون) است یعنی جوهر بی حد است ازلی و بی زمان است تمام جهانها را فراگرفته است. دست اندازی و تجاوز یک عنصر بر عنصر دیگر در بیان شاعرانه به عنوان نمونههای بیدادگری معرفی شده است. عنصر گرم در تابستان مرتکب بیدادگری میشود. و عنصر سرد در زمستان عناصر متعین بیدادگری خود را در جذب و اغالل دوباره در (بی کران نامتعین) جبران میکنند. این نمونهای است از بسط و تعمیم مفهوم قانون از حیات انسانی به جهان بزرگ. جهانها به واسطه حرکت ازلی بوجود آمدهاند و بعالوه یک حرکت ازلی وجود داشت که در آن حرکت آسمانها بوجود آمدهاند. این حرکت ازلی ظاهرا همان گونه که در نظریه فیثاغوریان در تیمانوس افالطون هست نوعی جدا کردن یا نوعی بیختن با غربال بوده است وقتی اشیاء از هم جدا شوند جهانی که ما آن را میشناسیم به وسیله یک حرکت چرخنده گرد بادی شکل گرفته است به این معنی که عناصر سنگینتر خاک و آب در مرکز گرد باد باقی میماندند آتش به سوی محیط رانده و هوا در وسط باقی مانده. (کاپلستون، ۱۳۶۸، ۳۵ -۳۴)