«دود» کتابی نوشته خوسه اوبخرو، نویسنده اسپانیایی است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با موضوعی فلسفی و روانشناختی قرار میگیرد.
این رمان درباره چالش انسان برای بقا در شرایط سخت است. نویسنده در «دود» شخصیتهایی خلق کرده که بهرغم منابع اندکی که برای زندگیکردن در اختیار دارند و خطراتی که آنها را تهدید میکند، اما به آینده امیدوار هستند. اوبخرو در پی آن است تا با روایت داستان «دود» توانایی انسان را در هماهنگشدن با شرایط سخت نشان دهد. همچنین یک سوال اساسی در رمان «دود» مطرح میشود: آیا در جهان امروز که سایه جنگ همهجا گسترده شده، میتوان در پی یافتن معنای زندگی بود؟
«دود» درباره زن، کودک و گربهای است که در اعماق جنگلی انبوه در کلبهای کوچک زندگی میکنند. ارتباط آنها با دنیای بیرون به طور کامل قطع شده و آنها در سکوت و تنهایی به زندگی ادامه میدهند. زن، کودک را به دنیا نیاورده و مادر او نیست اما شرایط باعث شده در کنار هم باشند. آنها گرچه پیوند خونی با هم ندارند، اما به یکدیگر وابسته شدهاند و همین موضوع به آنها امید برای آینده و بقا میدهد. سکوت و تنهایی زن، کودک و گربه گاه با آمدن مردی شکسته میشود. مرد در روزهای مشخصی غذا و مایحتاج اندکی برای گذران زندگی آنها میآورد. علاوهبراین، آنها باغچه کوچکی دارند که زمانی بخشی از نیاز خود را از آنجا تأمین میکردند، اما دیگر مانند سابق خبری از ثمردادن آنچه کاشتهاند نیست.
بیرون از فضای جنگل، گویی جنگی بیپایان رخ داده و این سه، خانوادههای خود را از دست دادهاند و همین موضوع باعث شده برای رهایی از آسیبهای جنگ به کلبهای امن پناه ببرند. اما روزها آنطورکه ظاهر ماجرا نشان میدهد دیگر مثل سابق نیست و جنگ سایه خود را به سوی آنها پهن میکند.
کتاب دود