«واقعیت همیشه ممکن یا شدنی نیست.» دانشجویی به معلم دوران مدرسهاش ایمیلی میفرستد و از او برای مشکلی که برایش پیش آمده کمک میخواهد. معلم در جواب او داستانی واقعی از زندگی خودش را طی 121 فصل کوتاه روایت میکند: گریس معلم ریاضی سالخورده و بازنشستهای است که سالها از مرگ فرزندش میگذرد و بهتازگی همسرش را نیز از دست داده است. او نامهای از یک آشنای قدیمی دریافت میکند و میفهمد خانهای در اسپانیا برایش به ارث گذاشته، ارثیه که او را به جزایر اسپانیا میکشد و زندگیاش زیرورو میکند. زندگی ناممکن داستان امید و قدرت زندگیبخش شروع دوباره است. از متن کتاب «این را هم قبول دارم که دانش ما نوع بشر از دنیایی که در آن زندگی میکنیم بسیار محدود است و ما همگی در برابر چیزهایی که به باورمان نمیگنجند جبهه میگیریم. میخواهم بگویم که گاهی ما نمیتوانیم حقیقتی که جلوی چشمانمان رخ داده را باور کنیم. و اینکه گاهی دیوانگان یک دوران بدل به حکمای دوران دیگر میشوند..»
کتاب زندگی ناممکن