یک تصویر روانشناسانه ی خیره کننده.
رمانی تاریک و هیجان انگیز.
رمانی با طنزی سیاه درباره ی طمع و خودتخریب گری.
مسئله اینجاست که اگر این چرخ بخت یک دور دیگر می زد، همه چیز عوض می شد و من یقین دارم که همین معلمان اخلاق، اولین کسانی بودند که با خوشرویی، شوخی کنان نزد من می آمدند و به من تبریک می گفتند و مثل حالا روی از من نمی گرداندند. اما من از همه شان بیزارم. من حالا چه هستم؟ هیچ... صفر... فردا چه خواهم شد؟ فرداممکن است باز از میان مردگان برخیزم و زندگی نویی شروع کنم و «انسان» را تا هنوز در من تباه نشده، کشف کنم.
ابتدا بیست فردریک طلا روی زوج گذاشتم و بردم. همین بازی را تکرار کردم و باز بردم. این کار را دو سه بار تکرار کردم. گمان می کنم که ظرف پنج دقیقه مبلغ بردم به چهارصد فردریک طلا رسید. بهتر بود که همان وقت دست از بازی بکشم و کازینو را ترک کنم. اما احساس عجیبی در دلم پیدا شده بود. انگاری می خواستم تقدیر را به عرصه بخوانم، سر به سرش بگذارم. تلنگری به آن بزنم یا به آن دهن کجی کنم.
گاهی فکری عجیب، خیالی واهی، و به ظاهر سخت از واقعیت دور، در ذهن آدم چنان قوت می گیرد که آدم آن را معقول و عملی می پندارد، سهل است، در صورتی که با میلی شدید و سودایی همراه باشد، ممکن است آن فکر را امری ناگزیر و محترم و مقدر بشمارد، چیزی که ممکن نیست حقیقتا شدنی باشد. شاید کار از این هم فراتر رود.
«داستایفسکی» چه حقایقی را در مورد انسان ها آشکار کرد و چگونه به مسیر ادبیات، شکل و جهت داد؟
این مقایسه، با توجه به تعداد ترجمهها، سبب آشنایی بیشتر و بهتر با این شاهکار تاریخ ادبیات شده و در انتخاب ترجمهای که بیشتر میپسندید، کمکحالتان است.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
«شبهای روشن» نیز مانند همهی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روانشناسانه پرداخت شده است.
داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
من اولین بار این کتاب را با ترجمه آقای آل احمد خواندم و راستش آنقدر که انتقادات بدی درمورد این ترجمه میشنیدم، بد نبود. اما در کل نمیتوانیم بگوییم ترجمه عالیای است اما پیشنهادم به شما این است که اگر از قبل ترجمه آقای آل احمد را خریدید دیگر ترجمه دیگری را نخرید. چون به نظر بنده در آن حد هم بد نیست. اما اگر این کتاب را میخواهید تهیه کنید یا با ترجمه آقای حبیبی بخرید یا با ترجمه آقای آتش برآب. دومین بار من این کتاب را با ترجمه آقای حبیبی خواندم که واقعا ترجمه خوبی بود.
سروش حبیبی مثل همیشه ترجمهی فوقالعادهای از اثر انجام داده 👌🏻
با سلام دوستان کتاب رو با ترجمه خوب بخونید و بجز سروش حبیبی و آتش برآب به ترجمه دیگه ای فکر نکنید. قطعا آقای حبیبی مترجم بزرگ و محترمی هستند ولی خیلی اوقات صرف اسم مترجم روی جلد نباید دلیل بشه ک اون کتاب رو بخرید. با یه مقایسه ساده میتونید متوجه بشید ک چقدر آقای آتش برآب این کتاب رو بهتر و هنرمندانهتر ترجمه کردند و بهترین ترجمه این کتاب مال ایشونه.
لطفا قمارباز نشر ثالث رو موجود کنید....
من واقعا سیاست ترجمهی چنین آثاری که حداقل دوتا ترجمه خوب ازشون وجود داره رو درک نمیکنم. وقتی این همه شاهکار ترجمه نشده وجود داره چرا ثالث با وجود ترجمههای حبیبی و آتش براب اومده دست گذاشته رو این کتاب؟ بابا این همه شاهکار دیگه هست که هنوز ترجمه نشده یا ترجمهی خوبی از زبان روسی نداره. خب برین سراغ اونا
سبحان اسماعیلی سال ۹۶ این کتاب رو از روسی ترجمه کرد که توسط نشر گویا چاپ شد و حالا همون ترجمه در نشر ثالث چاپ شده
درود دوستان یه سوال واسم پیش اومد اینکه چرا ترجمه اقای حبیبی و اتش براب انقدر اختلاف صفحه داره ۲۰۰ صفحه ۵۰۰ صفحه و اونجورم که فهمیدم ترجمه جفتشون هم عالی هست پس این اختلاف دلیلش چیه؟
قطع متفاوت دارن
ترجمه آتش برآب علاوه بر خود داستان کتاب ۹ تحلیل و تفسیر از داستان هم در آخر کتاب قرار داده که باعث حجیمتر شدن صفحات کتاب شده.
فقط ترجمه اتش بر آب ، تفسیرهای خوبی کرده ، واقعا کارش درسته
رمان خیلی زیبایی بود ترجمه حبیبی خیلی روان بود شخصیت قهرمانان داستان بسیار پیچیده غیر قابل پیش بینی و متعییر بود آنچه در اطرافیان و دنیای واقعی میبینیم
۲۹ تا ترجمه مختلف ؟! 😐
اولویت اول : ترجمه آقای حبیبی یا آقای آتش بر آب اولویت دوم : ترجمه آقای حسینی
۲۵ تاش از جلال آل احمده 😅
من هر کتابی که یک ایراد نگارشی یا تایپی یا املایی داشته باشه از چشمم میافته. چه ترجمه ای در عین اینکه خوب ترجمه شده، نکاتی که گفتم به خوبی رعایت شده؟ آها یه نکتهی مهم دیگه در انتخاب کتاب استفاده حداکثری از معادلهای فارسی است. احساس میکنم مترجم بی حوصله بوده و دنبال معادل فارسی نگشته
استفاده حداکثری از معادلهای فارسی کتاب رو از چشم مخاطب میندازه ، مثلا بجای کراوات بنویسن دراز آویز زینتی خودم با کمال احترام ادامه ش نمیدم
خطاب به نهنگ بحر شما از لغت نامه فارسی فقط دراز آویز رو بلدی؟
جناب سید امیرمحمد موسوی، به شما چرا برخورد ، شما که فارس نیستی عربی !
خانوم لیلا این فاز وطن پرستی مضحکی ک دارید رو بذارید کنار اگه شما کلمه فارسی بیشتر بخونی ینی ایرانی تری؟ بنظرم با این ملاکهای احمقانه شما کتاب نخونی سنگین تره چون انگار فقط اداش رو بلدی بیای
معادل تبلت = رایانک مالشی
جنابِ دلقکماهیِرودخانه[فکر کرده نهنگ بحره] فرق هست بین عرب و امت پیغمبر، درست حرف بزن.
کتاب رو دیشب تموم کردم.اثری نیمه بیواتوگرافیک هست زیرا در مورد یکی از ویژگیهای خود داستایفسکی(قمارباز بودن) در قالب کاراکتری به نام الکسی و همچنین معشوق کاراکتر اصلی(الکسی) نیز از معشوق خود داستایفسکی( پولینا سوسلوا) الهام گرفته است. داستان هدفمند است و پندهای زیادی در مورد طمع انسانها بویژه(عطش و آز پایان ناپذیرشان) .یک جورایی هم اشاره به این نکته دارد که زندگی خود نوعی قمار محسوب میشود و باید بین گزینههای موجود انتخابی کرد که فرای قدرت انسان سرنوشت او تعیین میکند.( جالب است بدونید کتاب را به کمک همسرآینده اش(کمک در نگارش) برای پرداخت بدهیهای ناشی از قمار نوشته است.***در کتاب باید بر روی بعضی جملات کمی تامل کرد و فکر کرد چرا الان این جمله گفته شد یا این کار را کرد پس بیشتر از اینکه به دنبال یک داستان و روایت سراغ این کتاب بیایید(البته داستان خوبی دارد) باید در پی شخصیت پردازی و پندهای اخلاقی کتاب باشید و سریع سریع متنها را نخوانید که به پایان برسید . به تقابل ظاهر شخصیتهای ثروتمندها و فقیرها نیز در این کتاب توجه کنید جذاب است و همچنین به نحوه تغییر شخصیت الکسی به مرور زمان و همچنین به تصمیم نهایی الکسی در مورد پولینا که نشات از کدام ویژگی اش دارد. خودم ترجمه سروش حبیب چشمه رو خوندم و عالی بود و حرف نداشت .(چاپ 1401، 68 تومن ) کاملا کتاب پیشنهاد میشه .
توصیه بنده استاد آتش بر آب و بعدش حبیبی. ترجمه آل احمد خوب نیست
خوب نیست ، توصیف کاملی از فاجعهی ترجمهی مرحوم آل احمد نخواهد بود.
ترجمههای آتش براب در کنار تفسیرهای عالی واقعا عالین
تجربه قماربازی داستایوفسکی در مقطعی از زندگیش، به جذابیت قسمتهایی از کتاب کمک بزرگی کرده؛ بحدی که سکانسهای قمار برای من نفسگیر و پراسترس بود.. اینکه هرکس در هر مرتبه و مقامی، ممکنه درگیر نوعی از قمار بشه (مثل اکثر شخصیتهای اثر) نکته مهمی هست.. نشر چشمه و سروش حبیبی رو توصیه میکنم
فقط و فقط ترجمهی آتش برآب رو باید خوند. بنده با ترجمهی سروش حبیبی و جلال آل احمد هم خوندم. برای آتش برآب واقعا یه سر و گردن بهتر بود.
اول اینو بگم که خیلی کتاب خوبی هستش و خواندنش توصیه میشه. من با هر دو ترجمه این کتاب رو مطالعه کردم (جلال آل احمد،سروش حبیبی) و در کل ترجمه سروش حبیبی روانتر و شیواتر از ال احمد هستش. در ضمن ترجمه حبیبی مستقیما از متن اصلی (روسی) این کتاب ترجمه شده ولی ترجمه آل احمد از برگردان فرانسوی ترجمه شده که این باعث شده از متن اصلی این کتاب کمی دورتر بشه. در کل من به شخصه ترجمه آقای سروش حبیبی رو بهتون پیشنهاد میکنم .
بنده هم ترجمه سروش حبیبی نشر چشمه را خواندم. بسیار روان ترجمه شده بود. داستایوسکی نیازی به تعریف ندارد. این کتاب او هم بسیار جالب بود.
من ترجمه سروش حبیبی رو خوندم.خیلی روان و خوب بود.در کل کتاب مفاهیم جالبی در بر داشت.جمله ای که بسیار بهش باور دارم از کتاب:آدمیزاد دوست دارد که دوست صمیمی خود را پیش خود خوار ببیند.دوستی اغلب بر پایه حقارت حریف استوار است.این یک حقیقت قدیمی است که بر اشخاص زیرک پوشیده نیست.
خوندنش خالی از لطف نیست اما نسبت به کارای دیگه داستایفسکی داستان ، شخصیت پردازی و روانشناختی ضعیفتری داره. برای آشنایی با داستایفسکی کتاب خوبیه.
سلام کدوم ترجمه و کدوم نشر از همه بهتره؟