نقطه ی عطفی در نمایشنامه های مدرن.
از برجسته ترین آثار در تئاتر مدرن.
تازگی دارم دفتر خاطرات یکی از وزرای کابینه ی فرانسه را می خوانم که توی زندان نوشته. او به دنبال قضیه ی پاناما افتاد زندان. با چه شور و شوقی راجع به پرنده هایی که می تواند از پنجره ی زندان ببیندشان می نویسد؛ پرنده هایی که وقتی وزیر کابینه بوده، اصلا توی نخشان نبوده. البته حالا هم که آزاد شده دیگر توی عالم آن ها نیست... همین طور هم شما، اگر یک دفعه ی دیگر مسکو زندگی کنید به آن شهر توجهی نخواهید کرد. ما خوشبخت نیستیم و نمی توانیم هم باشیم؛ ما فقط خواهان خوشبختی هستیم.
وای زندگی گذشته ام کجا رفته؟ زمانی که جوان خوشحال و زرنگی بودم، زمانی که همه اش رویاهای قشنگ و افکار بلند داشتم و حال و آینده با نور امید می درخشید؟ چرا ما پا به زندگی نگذاشته این قدر کند و مبتذل و کسل کننده می شویم؟ چرا تنبل و بی تفاوت و بی فایده و بدبخت می شویم؟ این شهر دویست سال است که به وجود آمده؛ صد هزار نفر توش زندگی می کنند، ولی یک نفر هم پیدا نمی شود که با آن های دیگر فرقی داشته باشد!
مردم این جا هیچ کاری جز خوردن و نوشیدن و خوابیدن نمی کنند... آن وقت می میرند و یک مشت دیگر جاشان را می گیرند و آن ها هم می خورند و می نوشند و می خوابند؛ و تازه برای این که یک خرده تنوع به زندگی شان بدهند تا به کلی از فرط کسالت خرفت نشوند، می روند توی شایعات چندش آور و عرق و قمار و دعوا و مرافعه؛ زن به شوهر حقه می زند و شوهر به زن دروغ می گوید، و وانمود می کنند که هیچی ندیده و هیچی نشنیده اند.
نمایشنامه های انتخاب شده در این مطلب، بهترین ها برای ورود به این دنیا هستند
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
یکی از مهم ترین عناصر ادبی در آثار چخوف، «شخصیت» است؛ او نویسنده ای بود که احساسات زیادی برای هیجانات درونی شخصیت هایش داشت.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
نشر قطره ترجمه خوبی داره فقط یک اشتباه داره، سیسرو خطیب معروف رومی را کیکرو ترجمه کرده!
ترجمه نشر قطره از زبان روسی است؟
نشر توس ناهید کاشی چی از روسی ترجمه شده
چخوف نازنین پزشک دوست داشتنی هربار که ازت میخونم غرق میشم توی دنیای خاکستری جذابی که خلق کردی و میرم توی رویایی که قرار بوده برم.
نوشتن در مورد این اثر سخته ، خیلی سخت ... اینقد آدمها واقعی و ملموس و خودی ن که انگار همه شون رو هر روز میبینیم. چقد تو بزرگی عالیجناب چخوف ❤
نشر قطره رو توصیه میکنم
از معروفترین نمایشنامههای چخوف