رهان سونمز (1965) در هایمانای آنکارا به دنیا آمد و بزرگ شد. بعدها به استانبول نقل مکان کرد و مدتی به شغل وکالت مشغول بود. در سال 1996 در حمله ی پلیس به شدت مجروح شد و مدتی طولانی در انگلستان تحت درمان قرار گرفت. سونمز اولین رمان خود (شمال) را در سال 2009 در ترکیه منتشر کرد. دومین رمان (بی گناهان) در سال 2011 و سومین رمان (استانبول استانبول) در سال 2015 منتشر شده اند. رمان استانبول استانبول در ده روز روایت می شود. چهار راوی رمان، رویگردان از طاعون ظلم، برای هم قصه می گویند تا درد و شکنجه را تاب بیاورند و اسرار خویش را برای هم سلولی ها شان فاش نکنند. تنها هم راز چهار راوی رمان خواننده ی کتاب است. هرچند دکتر، دمیرتای، کامو و کوهیلان بی خبرند از خواننده ای که اسرارشان را می خواند، اما با واگویه های درونی، سلسله حوادثی را بازگو می کنند که زمینه ی مبارزه شان را فراهم آورده است.راویان من خواننده را به این فکر می اندازند که داستان های دکامرون و اشعار بودلر نیز روایتی هستند از واقعیت زندگی های دیگر و نه خیال؛ نکند شکنجه ی این چهار تن نیز واقعیت دارد؟ مرز واقعیت و خیال در استانبول استانبول درهم می شکند: «خب این قضیه ی که گفتی واقعیت داشت یا از خودت درآوردی؟» «این دیگه چه جور سوالیه دمیرتای؟ مگه همین الان خودت نگفتی هرچی که عمری ازش گذشته و حالا دیگه قصه اس؟ برعکسش هم درسته. هر قصه ای که این جا گفتیم عمری ازش گذشته و واقعیت داره.» راویان استانبول استانبول حکایت ظلم ستیزی خود را با گوشت و خون شان بر دیواره های سلول شماره 40 و بر ذهن خواننده حک می کنند. یوشف حایال اوغلوی شاعر نیز می گوید: حکاین عصیان ام را بر این میله ای آهنین با دندان هایم نوشته ام!
کتاب استانبول استانبول