1. خانه
  2. /
  3. کتاب مرگ ایوان ایلیچ

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

نویسنده: لئو تولستوی
10 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.02 از 50 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
انتشارات: نشر چشمه
٪5
110000
104500
4.19 از 18 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
٪5
299000
284050
3.41 از 17 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
انتشارات: نیلوفر
٪5
165000
156750
3.8 از 8 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
انتشارات: مهتاب
٪5
130000
123500
1.38 از 4 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

و داستانهای دیگر
The Death of Ivan Ilyich
انتشارات: جامی(مصدق)
٪10
230000
207000
2.25 از 4 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
انتشارات: وال
٪15
120000
102000
2.33 از 3 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
٪15
99000
84150
2.38 از 4 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
٪15
195000
165750
2.75 از 2 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
٪15
158000
134300
3.5 از 3 رأی

کتاب مرگ ایوان ایلیچ

The Death of Ivan Ilyich
انتشارات: هرمس
ناموجود
12000
معرفی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
کتاب مرگ ایوان ایلیچ، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که اولین بار در سال 1886 به چاپ رسید. این رمان که به عنوان یکی از برترین شاهکارهای ادبیات در رابطه با موضوع مرگ در نظر گرفته می شود، به داستان قاضی‌ای می پردازد که در طول زندگی خود، به اجتناب ناپذیری مرگ، تنها در حد فکری گذرا اندیشیده است. اما یک روز، مرگ حضور خود را اعلام می کند و او با حیرت و سرگشتی فراوان مجبور می گردد که با میراییِ خود رو به رو شود. تولستوی در این کتاب از مخاطبین می پرسد: انسانی نه چندان متفکر، چگونه با تنها لحظه ی حقیقی در زندگی اش مواجه خواهد شد؟ کتاب مرگ ایوان ایلیچ، نگاهی بسیار جذاب و گاهی اوقات دلهره آور به پرتگاه مرگ است و علاوه بر این، به مخاطبین نوید می دهد که می توان در هر لحظه از زندگی به آرامش روحی و معنوی رسید.
درباره لئو تولستوی
درباره لئو تولستوی
لف نیکلایویچ تولستوی، زاده ی 9 سپتامبر 1828 و درگذشته ی 20 نوامبر 1910، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده ی روس بود.لئو در خانواده ای اشرافی و با پیشینه ی بسیار قدیمی در یاسنایا پالیانا (در 160 کیلومتری جنوب مسکو) زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمه اش تاتیانا قرار گرفت. او در سال 1844 در رشته ی زبان های شرقی در دانشگاه قازان نام نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ 1846 تغییر رشته داد و خود را به دانشکده ی حقوق منتقل کرد تا با کسب دانش وکالت به وضعیت نابسامان 350 نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او انتقال یافته بودند، رسیدگی کند و با اصلاحات اراضی خود به شرایط رنج آور اجتماعی آنان خاتمه دهد.تولستوی در سال 1851 پس از گذراندن دوران مقدماتی نظام، در جنگ های قفقاز شرکت کرد. تجاربی که از زندگی سربازان کسب کرده بود، مبنای داستان های قفقازی او شد. با شروع جنگ های کریمه در سال 1854 به جبهه ی سواستوپل منتقل شد. او به خاطر ارسال گزارش های واقعی از صحنه های نبرد در کتاب قصه های سواستوپل، نامش به عنوان نویسنده ای چیره دست بر سر زبان ها افتاد. تولستوی پس از سقوط سواستوپل به سن پترزبورگ رفت. او در آنجا از ارتش کناره گیری کرد و پس از آن به شهر خود بازگشت.تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شده است. تولستوی در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی می کرد.تولستوی در روز 20 نوامبر 1910 درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
ویژگی های کتاب مرگ ایوان ایلیچ
  • جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ
  • فیلم هایی بر اساس این کتاب در سال های مختلف ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب مرگ ایوان ایلیچ

پرداختی قدرتمند و تکان دهنده به مرگ.

Barnes & Noble

شاهکاری از واقع گرایی روانشناسانه و ژرفای فلسفی.

Amazon

نگاهی خیره و بدون ترحم به پرتگاه مرگ و ذات انسان.

guardian
قسمت هایی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ

و راستی راستی هم چنین بود. به لحاظ افکار عمومی بالا می رفتم، اما به همان نسبت زندگی از من کناره می گرفت. و حالا دیگر کار از کار گذشته است و چیزی جز مرگ وجود ندارد. نکند راستی راستی کل زندگی ام غلط بوده باشد؟

در مدرسه کارهایی کرده بود که قبلا به نظرش بسیار ننگ آلود می آمد، و سبب می شد پس از انجام این کارها از خودش منزجر شود. اما بعدها همین که دید آدم های اسم و رسم دار هم دست به چنین اعمالی می زنند و به چشم خطا به آن ها نگاه نمی کنند، نه اینکه بگوییم این توانایی را یافت آن ها را درست تلقی کند، بلکه یکسره از یاد ببرد یا از یادآوری آن ها ذره ای هم خاطرش پریش نشود.

وحشت پیشین خود را از مرگ، که به آن عادت کرده بود می جست و آن را نمی یافت. «پس کجاست؟ چه مرگی؟» دیگر وحشتی از مرگ نداشت. زیرا دیگر اثری از مرگ پیدا نبود. به جای مرگ روشنایی بود.

مقالات مرتبط با کتاب مرگ ایوان ایلیچ
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی

پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.

حقایقی درباره کتاب «آنا کارنینا» اثر «لئو تولستوی»
حقایقی درباره کتاب «آنا کارنینا» اثر «لئو تولستوی»

کتاب «آنا کارنینا» از زمان نخستین انتشار در سال 1878 به عنوان یکی از برجسته ترین نمونه ها در «داستان واقع گرا» شناخته شده است.

برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»

نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.

چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم

مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد

داستانی به وسعت تاریخ: نکاتی درباره کتاب «جنگ و صلح»
داستانی به وسعت تاریخ: نکاتی درباره کتاب «جنگ و صلح»

کتاب «جنگ و صلح»، رمانی جسورانه و وسیع اثر «لئو تولستوی» است که داستان حمله ی ناپلئون به روسیه در سال 1812 را روایت می کند و چشم اندازی دقیق را از جامعه ی روسیه در اوایل قرن نوزدهم به تصویر می کشد.

اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات

در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.

تولستوی در جست و جوی معنای زندگی
تولستوی در جست و جوی معنای زندگی

تولستوی می نویسد ایمان هر چه باشد، به وجود محدود انسان، معنایی نامحدود می دهد، معنایی که از طریق رنج، محرومیت و یا مرگ نابود نمی شود:

لئو تولستوی، پیام آور مهربانی و انسانیت
لئو تولستوی، پیام آور مهربانی و انسانیت

تولستوی به عنوان نویسنده ای فوق العاده زبردست و تأثیرگذار، می دانست که رمان ها باید سرگرم کننده باشند، در غیر این صورت هیچکس زحمت خواندنشان را به خود نخواهد داد.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب مرگ ایوان ایلیچ"
94 نظر تا این لحظه ثبت شده است

من این کتاب رو با ترجمه آتش بر آب خواندم و در آخر چند صفحه ابتدایی آن را با سروش حبیبی مقایسه کردم . به نظرم ترجمه سروش حبیبی بهتر بود . هر چند که این موضوع کاملا سلیقه ای هست . اما من سروش حبیبی رو بیشتر دوست داشتم .

1403/10/08 | توسطامیرمحمد رضائی پور - کاربر سایت
0
|

کسی این کتاب رو با ترجمه‌ی آقای مهرداد یوسفی خونده؟

1403/10/01 | توسطمعصومه روشن
0
|

"کایوس انسان است، انسان فانی‌ست، پس کایوس فانی‌ست!" کتابی هست که در نظرم اگر در شما اثر کنه، بر روی روحتون تاثیر بزاره، زندگیتون رو تغیر میده. مرگ ایوان ایلیچ، فقط درباره مرگ ایوان ایلیچ نیست؛ بلکه درباره زندگی اونه. زندگی‌ای که فقط برای ایوان ایلیچ نیست، بلکه تمام ما به روش‌های خودمون داریم به سبک اون زندگی میکنیم. طمع، اندوختن مال، حسادت، چشم به پیشرفت زیاد، تجمل‌گرایی، تظاهر، سازش، ترس، عشق و... نگاه کنید به ایوان ایلیچ که در پایان زندگی خودش، فهمید که تمام راه‌هایی که رفته نادرست بوده. و وقتی به این راه مسئله پی برد، مرد. فکرکنیم درباره این کتاب شاهکار. تفکرکنیم درباره این اندیشه ایوان ایلیچ که در نهایت همه میمیرم، اما من زودتر از اونها میمیرم. این کتاب نه فقط درباره ایوان ایلیچ، بلکه درباره اطرافیان اون، که ما هم بسیاری مانند اونها در کنارمون داریم هست. شاید اگر به نوع نگاهی که تولستوی در این کتاب نسبت به زندگی و مرگ داره ماهم آگاه بشیم، به رستگاری برسیم. "زندگی یک رشته رنج‌هایی بود که مدام شدیدتر میشد و با سرعت پیویسته فزاینده‌ای به سوی پایانش، که عذابی بی‌نهایت هولناک بود می‌شتابید"

1403/09/30 | توسطماهان خلیلی
0
|

تصویر روی جلد انتشارات مهتاب، متعلق به لئو تولستوی نیست. ایشون ایلیا تولستوی، فرزند سوم لئو هستن. این عکس، سال ۱۹۱۶ ثبت شده. یعنی شش سال بعد از مرگ پدرش.

1403/09/24 | توسطسجاد - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

ترجمش چطوره؟

1403/10/04|توسطنسیم
0

تصویر روی جلد انتشارات مهتاب، متعلق به لئو تولستوی نیست. ایشون ایلیا تولستوی، فرزند سوم لئو هستن. این عکس، سال ۱۹۱۶ ثبت شده. یعنی شش سال بعد از مرگ پدرش.

1403/09/24 | توسطکاربر سایت
0
|

کتاب "مرگ ایوان ایلیچ" از اون دسته کتاب‌هایی هست که باعث میشه بیشتر به مرگ فکر کنیم. نیچه جمله‌ی معروفی داره: "مرگ پایان زندگی است، ولی مرگ‌اندیشی آغاز آن" مولوی هم در دفتر سوم در مورد بعثت انبیاء میگه: طوطی نُقلِ شِکَر بودیم ما/ مرغِ مرگ‌اندیش گشتیم از شما

1403/09/13 | توسطعباس معدنی
4
|

مرگ ایوان ایلیچ، کتابی که میتونم با اطمینان بگم بی نظیر بود و دیدگاهی رو از زندگی و مرگ که دنبالش بودم و فکر میکردم روزی سر اون به یقین برسم به من داد؛ خصوصا که از فصل ششم به بعد قفل کتاب شدم.من با ترجمه عالی سروش حبیبی از نشر چشمه خوندم و بسیار راضی بودم.تشکر بسیار از ایران کتاب

1403/08/10 | توسطسیده زینب قدسی
8
|

چرا انتشارت چشمه این کتاب موجود نمیکنه ؟!

1403/07/29 | توسطمبینا شجاعی
2
|

یکی بگه چرا اینقدر اختلاف صفحه هست

1403/07/15 | توسطعلی - کاربر سایت
3
|

تو کامنتا خیلی دیدم بحث بر سر این که کدوم مترجم بهتره این جایزه برده او نبرده و فلان زیاده گفتم یک توضیحی بدم. دوستان موقع خواندن ادبیات روس وقتی این سه تا مترجم رو دیدید شک نکنید در خرید: سروش حبیبی، آبتین گلکار و حمیدرضا آتش برآب. مترجم‌های دیگری هم هستند که از ادبیات روس ترجمه‌های خوبی دارند ولی ترجمه هاشون نسبت به این سه تا مترجم کمتره مثل مهری آهی، ناهید کاشی چی که چخوف رو ترجمه کردن و بعضی مترجم‌های دیگه که دوستان اگه خوندن همین زیر کامنت کنن. اینقدر هم با هم بحث‌های بیخودی نکنین برین کتابو بگیرین و بخونین. موفق باشید :)

1403/07/07 | توسطAgtius
19
|
پاسخ ها

من بتدا کتاب رو با ترجمهٔ سروش حبیبی خوندم و بعداز مدتی با ترجمهٔ حمیدرضا آتش برآب... بنظرم ترجمه آتش برآب بهتر و روان‌تر بود

1403/07/13|توسطمجید - کاربر سایت
2

مرحوم سروژ استپانیان که مجموعه آثار چخوف و گذر از رنجهای آلکسی تالستوی رو ترجمه کردن هم از مترجمین بنام ادبیات روس هستن

1403/09/19|توسطکاربر سایت
1

چرا تعداد صفحات انقدر تفاوتش زیاده؟ 104و184وبیشتر 200 صفحه

1403/06/31 | توسطکاربر سایت
7
|
پاسخ ها

درباره این کتاب نمی‌دونم ولی در کل چون ترجمه‌ها متفاوته و بعضی موقع‌ها مقدمه و منابع و پاورقی‌ها و نوع ترجمه مترجم و حذفیات و .... اینا باعث میشه که تعداد صفحه‌ها متفاوت بشه ...

1403/09/03|توسطعدد شانس - کاربر سایت
1

ترجمه صالح حسینی چطوره؟

1403/06/26 | توسطهادی - کاربر سایت
0
|

شاهکار تمام اعصار ... وترجمه اتش براب... واستاد سروش حبیبی..

1403/06/19 | توسطکیان - کاربر سایت
4
|

ترجمه اتش براب

1403/06/13 | توسطمعصومه ارشادی
2
|

لطفا از نشر چشمه موجود کنید. بهترین ترجمه‌ی این کتاب برای آقای حبیبی هستش.

1403/05/26 | توسطسام خلیقی
10
|

❤️ترجمه آقای اتش بر اب و به پیشنهاد دوستان گرفتم و کیف کردم از خوندن این شاهکار ادبی چقدر قشنگ به تصویر کشیده بود لحظات تمام شدن یه انسان رو 🥲🥲

1403/05/26 | توسطپریسا اسماعیل زاده
7
|

کتابی فوق العاده. ترجمه سروش حبیبی رو خوندم و پیشنهادش میدم. تولستوی چند تا رمان کوتاه مثل این داره که همش تو یه کتاب به اسم سونات کرویتسر ترجمه سروش حبیبی ،نشر چشمه موجوده، جدا از مقرون به صرفه بودن یه داستان تو کتابه هست که بیرون بصورت تکی پیدا نمیشه، پیشنهاد میدم اون کتابو بخونید.

1403/05/23 | توسطبنیامین یوسفی
5
|

درود عزیزان .اول عرض کنم که بنده طرفدار ترجمه‌های آتش برآب هستم ، اما پیشنهاد میکنم مرگ ایوان ایلیچ رو حتما و حتما با ترجمه‌ی استاد سروش حبیبی مطالعه بفرمایید. حتی انتخاب دوم شما میتونه استاد انصاری باشه ، و حتی پارسای و تیمور قادری ، ولی سمت ترجمه‌ی افتضاح آتش برآب نرید، از بکار بردن ۲فعل کنار هم تا بیان اشتباه منظور رو میتونید در ترجمه‌ی آتش برآب پیدا کنید. صالح حسینی هم قوی و سالم بود ترجمش ، اما برای منِ طرفدار عام کتاب جذابیت نداشت. من با ۵ ترجمه خوندم این کتاب رو . استاد حبیبی عالی بود. پیشنهادم اینه از آتش بر آب حتما جنایت و مکافات و آناکاری نینا رو بخونید. بهترین ترجمه‌های این آثار تا به امروز از آتش برآب بود بنظرم.

1403/05/18 | توسطامیر کاظمی
10
|
پاسخ ها

دوست عزیز این کتاب با ترجمه آتش برآب جایزه بهترین ترجمه سال رو برده....دقت کنید دوستان رو گمراه نکنید

1403/06/13|توسطامیر حسین حسن نژاد
2

آقای حسن نژاد ترجمه آتش براب کجا جایزه‌ی سال رو برد که ما خودمون ندیدم جناب آتش برآب یا نشر پارسه اطلاع بده؟ لطفا منبع این خبرتون رو برای ما ذکر کنید

1403/06/18|توسطکاربر سایت
2

این داستان در کتاب سونات کرویستر نشر چشمه هم آمده اما توصیه میکنم ترجمه آتش برآب رو هم بخونید با تفسیرهای زیبا

1403/05/07 | توسطیلدا - کاربر سایت
0
|

با ترجمه آقای حبیبی موجود نمیشه؟

1403/04/27 | توسطپرستو
0
|