آتشین... همراه با حکایاتی بامزه و توصیف وقایع بزرگ.
قرن دیوانه من نشان می دهد که مردی که بدون آزادی زندگی می کرد چگونه برای به دست آوردنش جنگید.
نگاهی گسترده و آشکار به مبارزات شخصی یک مرد به عنوان نویسنده و به عنوان یک فرد، در پس زمینه آشفتگی های سیاسی.
آیا بشنوی! ناتوان از گوش سپردن به زبان مادری ات، به کلماتی که جهان را از عمق اولین تاریکی بیرون کشیدند؟ ... البته می توانی به هر زبانی سخن بگویی، می توانی دستور شام بدهی و از سیاست حرف بزنی، یا از شلوغ شدن بیش از حد شهرها در انگلستان یا اسپانیا، ولی آیا عشقت را هم می توانی بیان کنی، آیا می توانی این کار را به زبانی که مال تو نیست انجام دهی؟ و با خودم گفتم: دلبندم، جوجه اردکم، آهوی نازکم، بره غزالم، عزیز دلم، طلوع چونان برف بهارم، کوهپایۀ کوتاه لطیفم، شاهزاده خانم بیداری ام، کبوتر نازارم ترچکم، الهۀ مهربانم، عشقم، آیا ممکن است تو دیگر از آن من نباشی؟ آیا ممکن است تو را بگذارم و بگذرم، که تو را ترک گویم، تنها موجودی را که می تواند با لطافت به هیجانم آورد؟... سپس فهمیدم: چه جهان پروحشتی است جائی که در آن تنها می توانی میان میهنی که قول رنج می دهد و رنجی که ترک آن به همراه می آورد برگزینی. و به خود گفتم: تنها امتیاز آدمی حق انتخاب است، حتی اگر میان دو اندوه باشد. نمی دانم کدام رنج بزرگتر است، ولی اگر بمانم تنها نیستم. با شما باقی خواهم ماند، با دوستانم.
اینک نمی توانم اثاثهٔ آن آپارتمان جدید را دقیقا به یاد آورم؛ خاطره ای مبهم از یک صندوق سبز، یک کتابخانه با کاسه ای لاجوردی بر رویش، و یک نقشهٔ بزرگ اروپا و شمال آفریقا آویخته به دیوار اتاق، که پدر از روی آن تحولات جنگ را پی می گرفت. ظاهرا اوضاع خوب نبود. ارتش آلمان داشت به راحتی تمامی آن لکه های رنگی روی نقشه را می گرفت، لکه هایی که نام شان را بی غلط آموخته بودم: هلند، بلژیک، فرانسه، دانمارک، نروژ، یوگوسلاوی. علاوه بر همهٔ اینها هیتلر عوضی با کسی به نام استالین، که بر اتحاد شوروی حکم می راند، پیمانی بست که بر اساس آن امپراتوری های این دو نفر اینک دوست شمرده می شدند. این خبر پدر را حیرت زده کرد. همچنین فهمیدم که این یک نشانهٔ بد است، زیرا لکه ای که در نقشه اتحاد شوروی را نشان می داد چنان عظیم بود که اگر نقشه را تا می زدی مابقی اروپا را تماما می پوشاند.
550 هزار برا یه کتاب 600 صفحه ای.. انتشارات چی فکر میکنن
کتاب «قرن دیوانه من» شرححالی از ایوان کلیما است که تصویری از اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی چک در ۸۰ سال گذشته به دست میدهد، اینکه هر جامعهای باید اندیشههای افرادی چون ایوان کلیما را درک کند…کتاب فوق العاده ای بود و ترجمهٔ خانم پوریاوری هم واقعا خوب بود.