یک اثر کلاسیک تکان دهنده درباره ی عشق، انتقام و رستاخیز.
این اثر به زمانه ای آکنده از ترس و خیانت زندگی می بخشد.
یکی از هیجان انگیزترین رمان های دیکنز.
بهترین روزگار و بدترین ایام بود. دوران عقل و زمان جهل بود. روزگار اعتقاد و عصر بی باوری بود. موسم نور و ایام ظلمت بود. بهار امید بود و زمستان ناامیدی. همه چیز در پیش روی گسترده بود و چیزی در پیش روی نبود، همه به سوی بهشت می شتافتیم و همه در جهت عکس ره می سپردیم. الغرض، آن دوره چنان به عصر حاضر شبیه بود که بعضی مقامات جنجالی آن، اصرار داشتند در اینکه مردم باید این وضع را، خوب یا بد، در سلسله مراتب قیاسات، فقط با درجه عالی بپذیرند.
فرانسه به سرعت در سراشیبی سقوط می غلتید، فرانسوی ها پول های کاغذی می ساختند و خرج می کردند. به علاوه، با رهبری روحانیان مسیحی شان به چنان مرتبه ای از انسانیت رسیده بودند که دستان جوانی را می بریدند، زبانش را با گازانبر بیرون می کشیدند و او را زنده زنده می سوزاندند فقط به این گناه که در روزی بارانی در مقابل دسته ای راهب چرک، زانو نزده و به آن ها احترام نگذاشته است.
به احتمال زیاد، هم زمان با قتل این رنج کش، در جنگل های فرانسه و نروژ درختانی می روییدند که چشم هیزم شکن سرنوشت، آن ها را نشان کرده بود تا بیفتند و اره شوند و از تخته های شان چهارچوب ویژه ی قابل حملی با تیغه و کیسه بسازند که دستگاه ترسناک تاریخ باشد. هم چنین به احتمال زیاد، برزگر مرگ گاری های زمختی را از قبل انتخاب کرده بود و برای محافظت از هوای آن روز، در انبارهای کشاورزان زمین های سخت اطراف پاریس جا می داد تا ارابه های انقلابش باشند.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
دیکنز معتقد بود داستان ها و به طور کلی ادبیات می توانند مشکلات دنیا را حل کنند.
آیا نشر افق کتاب کامل نیست ؟
کسی هست که با ترجمه جلیل شاهری لنگرودی خونده باشه اگه هست بگه ترجمش چطوره ؟!
ترجمه ایشون از ترجمه یونسی به مراتب بهتر و ادبی تره
کتاب بسیار زیبایی بود با پایانی بسیار زیباتر.
سلام و وقت بخیر. با کمال احترام، مایلم نظرم را درباره کتاب بیان کنم. با توجه به تجربه طولانی و دقیق این ناشر در عرصه کتاب، انتظار داشتم که اثر ارائه شده از کیفیت بالایی برخوردار باشد. اما متأسفانه، در این کتاب با تعداد قابل توجهی از غلطهای نگارشی و جابهجاییهای نادرست کلمات مواجه شدم که توجه من را بیشتر به خود جلب کرد تا محتوای اصلی. علاوه بر این، شیوایی جملات نیز به گونهای نبود که انتقال مفاهیم بین پاراگرافها به راحتی انجام شود. این مسائل باعث شد که از خواندن کتاب لذت کمتری ببرم . امیدوارم که این ناشر محترم با توجه به نظرات خوانندگان، تدبیری برای بهبود کیفیت آثار خود بیندیشد. با آرزوی موفقیت برای شما و تیم محترمتان.
با مقایسه چند ترجمه دیدم ترجمه رضا اسکندری خوب هست و قبلا هم کتاب خوشههای خشم را بخوبی ترجمه کرده بود ترجمه آقای ابراهیمی خیلی قدیمی هست و ترجمه به روز از اسکندری خوب و قابل فهم هست
ترجمه انتشارات بدرقه جاویدان ،فونت متن در حد پاورقی هستش ،واقعا با چه فکری این چنین چاپ شده، خدا میداند!
بهترین ترجمه برای ابراهیم یونسی و نشر نگاه ، قدیمی هست اما کامله
البته این ترجمه آقای نبیلی نیست
سلام. وقت بخیر، من با ترجمه آقای نبیلی در حال خوندن هستم، ترجمه خوبی داره و از همین جملات ابتدایی کتاب که نوشته شده: بهترین روزگار و بدترین ایام بود. دوران عقل و زمان جهل بود. روزگار اعتقاد و عصر بی باوری بود. موسم نور و ایام ظلمت بود. بهار امید بود و زمستان ناامیدی، کتاب تاثیر گذاری میتونم بگم باید باشه.
با توجه به این که در کتاب به کرات به وقایع، شخصیتهای تاریخی، اساطیر یهودی، عیسوی و یونانی اشاره شده و همچنین بخش اعظمی از داستان هم در دوران انقلاب فرانسه روایت میشه، نیاز به ترجمهای هست که اولاً به وسیلهی پاورقیها بتونه بسیاری از موارد مبهم رو برای خواننده توضیح بده و دوماً هم بتونه از پس متن نسبتاً سنگینی که دیکنز نوشته بر بیاد و در عین حال هم به زیبایی متن لطمهای وارد نکنه... که خب مهرداد نبیلی تونسته این ٢ ویژگی رو در ترجمهش بگنجونه و پیشنهاد میشه. اما فراموش نکنید که متن این کتاب تا حدی سنگینه. یعنی با هر ترجمهای که بخونید، گاهی نیاز هست که یه سری از سطور رو دوباره بخونید یا در اونها تفکر بیشتری رو انجام بدید...
شاید غم انگیزترین و تاثیرگذارترین رمانی بود که به عمرم خوندم،خیلی خیلی از پایان کتاب ناراحت شدم ولی قطعا بهترین پایانی بود که میتونست داشته باشه،حتما با ترجمه فوق العاده جناب یونسی بخونید چون به زبان ادبی خیلی زیبایی ترجمه کرده اند که واقعا شایسته چنین رمانی هم هست،امیدوارم روح نویسنده بزرگ این اثر مورد رحمت الهی قرار بگیره.
غم انگیزتر از گوژپشت نتردام وجود نداره ، البته شاید اون کتاب رو نخونده باشین
خطاب به کسانی که با نام من کامنت جعلی میذارن من همه تون رو اه و نفرین میکنم.
دوستان راهنمایی میفرمایید که بهترین ترجمه و نشر کدام هست؟
ابراهیم یونسی نشر نگاه
ترجمه شاهری لنگرودی از نشر مجید
من با ترجمه ابراهیم یونسی خوندم و ترجمه سنگینی بود. همیشه هم میگفتم با خودم که کاش ترجمه روانتری گرفته بودم اما بعدا که صفحه اول چندتاشون رو دیدم (یادم نیست کدوم ترجمه بودن) متوجه شدم که همون ابراهیم یونسی زیباتر و شکیلتر ترجمه کردند. سنگین بودن کتاب بخاطر قلم خود نویسنده بوده. برای همین خانه قانون زده رو میخوام با همین ترجمه بگیرم.
نشر نگاه ، ابراهیم یونسی ، به زبون روونی ترجمه کرده و قابله فهمه
دوستان ترجمه نشر افق نسخهی جیبی (که ۷۰۰ صفحه داره) خلاصه شده؟
چقدر این گیوتین چیز باحالی بوده کاش تو ایران هم داشتیم
خطاب به این آدم ابله و کم عقلی که با اسم من وارد سایت شده و با گذاشتن کامنتهای اینچنینی میزان مریضی و جهل خودش رو به نمایش میگذاره ، دیده بودیم اکانت اینستاگرامی و تلگرامی فیک با عکس دیگران درست کنن ، اما ندیده بودم تو سایت از اسم کاربری دیگران هم اکانت فیک و جعلی بسازند! چقدر بیچاره و بی وجود و مفلوکی که دست به چنین اقدامی زدی. دوستان من (محمد جواد خوشنامی) هستم و این انسان پست و فرومایه که پسوند (کاربر سایت) داره یک شخص مریض و بزدل و نادانه که هویت حقیقی اش بر من هم ناشناخته است.
این اکانت فیکه . من (محمد جواد خوشنامی) هستم. محمد جواد خوشنامی با پسوند(کاربر سایت) موجود بی وجودیست که از نام کاربری من استفاده میکنه. جدی نگیریدش.
کاش ایران کتاب صفحاتی از کتاب رو قرار بده که ما بتونیم متن هارو از لحاظ ترجمه مقایسه کنیم هم به ما کمک میکنه همه چون به مشتری حق انتخاب میده باعث فروش بیشتر سایت خودش میشه
دوستان لطفا من رو راهنمایی کنین، جلد پالتویی نشر نگاه با ترجمهی آقای یونسی متن کامل هست یا خلاصه شده؟
به تعداد صفحاتش دقت کن
دوست عزیز قطع پالتویی از رقعی کوچیکتره واسه همین تعداد صفحات اش بیشتر شده هیچ فرقی با هم ندارند قاعدتا قطع رقعی بهتره از نظر من البته قبلنا قطع پالتویی ارزانتر بود ولی الان قیمتشون یکی شده
کامل هستش
با هر ترجمه ای میخونین بخونین غیر از ابراهیم یونسی افتضاحترین ترجمه همینه
دوست عزیز، احتمالاً لحن و سبک جمله بندی و ادای جملات اذیتتون کرده.... چرا همیشه دنبال نثرهای روزنامهای و به اصطلاح راحت الحلقوم میگردید.... گمونم بدک نیست کمی خودتون رو به چالش بکشید: پیشنهاد میکنم کمی با حوصله و صبر و تمرکز به خوندن ادامه بدید... فقط چهار پنج فصل با حوصله و تمرکز ادامه بدید... کم کم عادت خواهید کرد... عادت که کردید تازه متوجه زیبایی نثر ترجمه ابراهیم یونسی خواهید شد
اصولا خیلیها به ترجمان آقای یونسی حمله میکنند ، که برای اهل کتاب علتش مشخصه ، ترجمههای ایشان بسیار خوشخوان و ادیبانه ست ، افتضاح واژه ای مناسب برای افرادی است که زنده یاد ابراهیم یونسی را مورد توهین قرار میدهند
داداش من ۱۶ سالمه راحت تونستم ترجمه ایشون رو متوجه بشم
داداش من ۱۶ سالمه راحت تونستم ترجمه ایشون رو متوجه بشم
مشکل من با ترجمه ابراهیم یونسی در همون جملات ابتدایی کتابه، یکی از زیباترین شروعهای رمان در تاریخ که ابراهیم یونسی بد ترجمه کرده. درواقع لحن رو از بین برده. اگر چنین نبود کسی مثل نبیلی چهل سال وقت نمیذاشت که دوباره ترجمه کنه ( البته طبیعتا چهل سال شبانه روزی روی رمان کار نمیکرده منتهی بابت مشکلاتی که داشته ترجمه کتاب این مقدار به طول انجامیده، اینکه هیچوقت کار رو رها نکرده نشون میده چه قدر اصرار داشته روی ترجمه نزدیک به لحن دیکنز) جملات ابتدایی رمان رو باید جمله به جمله ترجمه کرد که مخاطب بابت خوندن هر جمله یک شوک بهش وارد بشه، اما یونسی اومده دو تا جمله که متضاد همدیگه هستند رو با آوردن دوتا صفت متضاد تو یک جمله، ترجمه کرده. اینو حقیقتا منی که متن اصلی رو خوندم اصلا باهاش حال نکردم. خود دانید.
لحن صحبتم رو محترمانه و صمیمانه در نظر بگیرید: (راستش اومدم از ترجمه استاد یونسی طرفداری کنم...🙂 و ببخشید که بی طرف نیستم) گمونم شما که متن اصلی رو خوندید (و با توجه به اینکه فرموده بودید باید جمله به جمله ترجمه کرد و از آوردن صفتهای متضاد در یک جمله، برای ترجمهی دو جملهی متضاد، گله کرده بودید) انتظار داشتید که: "بهترین روزگار و بدترین ایام بود" (از ترجمه یونسی) ترجمه شود: "بهترین روزگار بود، بدترین روزگار بود" یا "دوران عقل و زمان جهل بود" (یونسی) ترجمه شود: "دوران عقل بود، دوران جهل (یا حماقت) بود" یا "بهار امید بود و زمستان ناامیدی،... " (یونسی) ترجمه شود: "بهار امید بود، زمستان ناامیدی بود" شاید به سلیقه شما ترجمهی جمله به جمله سازگارتر باشه (و سلیقهتون رو زیر سوال هم نمیبرم) اما من فکر میکنم استاد یونسی با این کار، بسیار هنرمندانه تونسته لحن دیکنز رو در نثر فارسی شدهش بگنجونه.... و این حرف رو فقط بر اساس سلیقه و طرز تفکر خودم نمیزنم: پیشنهاد میکنم همون جملات ابتدایی کتاب رو با صدا و لحنِ حماسیِ یک گویندهی نِیتیو (بومی انگلیسی زبان) بشنوید.... و بعد خودتون همون جملات ابتداییِ ترجمه استاد یونسی رو با لحن حماسی بخونید... (پی خواهید برد به انتقال هنرمندانهی لحن دیکنز در ترجمه فارسی توسط ابراهیم یونسی)
چرت و پرت میگی چرا؟ شمایی که اینقدر سواد انگلیسی دارید که میتونید متن اصلی رو بخونید ،چه نیاز به خواندن ترجمه فارسی داشتید؟ و تازه خود را در مقام مترجم میدانید و ترجمهها را باهم مقایسه میکنید؟
درود نکته ایی رو خواستم در رابطه با این کتاب دیکنز بگم، که درمورد ترجمه اون هست، نثر اصلی کتاب نمیشه گفت ساده هست چون نویسندههای انگلیسی غالبا قلم پیچیده ایی دارند و دیکنز هم از این قاعده مستثنا نیست، به همین خاطر لازمه ترجمه آثارش، شناخت و تجربه است و در این امر آقای یونسی با توجه با ترجمه پیشین از آثار دیکنز کاملا به لحن دیکنز آشناست و دخل و تصرفی رو کمتر جایی از ایشون دیدم، از طرف دیگر برای ترجمه یک کتاب بازه زمانی خاصی تعریف شده که از دو سال تجاوز نمیکند و به باور بسیاری هر نیم قرن کتاب باید به دلیل تغییرات زبانی بازترجمه شود و با توجه به دوره حاضر و تشدید روند تغییرات، زمانش کمتر هم شده. با توجه به این مسئله این ایراد به آقای نبیلی وارده که زمان زیادی بدون در نظر گرفتن این امر رو صرف ترجمه کرده، و چون منظور نظرشون از این کار، بیشتر نزدیک کردن خودشون به متن اصلی هست، متاسفانه تسلط خودشون بر زبان فارسی رو هم فدای این کمال گرایی کردند و متن کتاب به بیگانگی با زبان فارسی کشیده شده، و ارتباط با ترجمه ایشون رو برای خواننده ایی که ما باشیم سخت و در مواردی غیرممکن کرده، اما در مورد ترجمه آقای یونسی متن کاملا وفادار و در عین تسلط به زبان فارسی بازگردانده شده است.
عالی، ممنون از متنی که نوشتید، واقعا کمک کننده بود برای انتخاب👍
دقیقا درست گفتید. من در حال خواندن ترجمه آقای نبیلی هستم که البته زحمت بسیاری کشیدند و حتی به گفته خودشون شده که برای ترجمه دو جمله از کتاب روزها فکر کردند، اما در قسمت هایی از متن کاملا از فارسی سره فاصله گرفتند و متن رو پیچیده کردند.
به عنوان یکی از طرفداران رمانهای دیکنز ، هرگز نتونستم با رمان «داستان دو شهر» ارتباط برقرار کنم.
با ترجمه رضا اسکندری بخوانید