1. خانه
  2. /
  3. کتاب زندگی در پیش رو

کتاب زندگی در پیش رو

نویسنده: رومن گاری
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.75 از 8 رأی

کتاب زندگی در پیش رو

The Life Before Us
انتشارات: نشر ثالث
٪5
220000
209000
3 از 1 رأی

کتاب زندگی پیش رو

The Life Before Us
انتشارات: جامی(مصدق)
٪10
180000
162000
معرفی کتاب زندگی در پیش رو
رمان زندگی در پیش رو، داستان پسربچه ا ی عرب و یتیم به اسم مومو و صمیمیت و سرسپردگی اش به مادام روزا، پیرزنی 68ساله و در حال مرگ، است. مادام روزا از جان به در بردگان اردوگاه آشویتز و تن فروشی بازنشسته است. مومو، از زمانی که به خاطر می آورد، جزو یکی از خانه به دوشان مهمان خانه ی مادام روزا در پاریس بوده است. اما زمانی که چکی که هزینه ی نگهداری از او را می پرداخت، دیگر به مهمان خانه ارسال نمی شود و وقتی مادام روزا مریض تر از آن می شود که بتواند پله های ساختمان را بالا بیاید و به اتاقشان برسد، مومو تصمیم می گیرد هر طور که می تواند به مادام روزا کمک کند و او را تحت حمایت خود قرار دهد. رمان زندگی در پیش رو عاشقانه ی لطیف و گاهی خوفناک میان مومو و مادام روزا، دارای شخصیت های دیگری از قبیل مردان زن نما، صاحبان روسپی خانه و جادوگران شفا دهنده ی مهاجر در زاغه های پاریس است. رمان تکان دهنده ی رمان زندگی در پیش رو، موفق به کسب مهم ترین جایزه ی ادبی فرانسه، جایزه ی گنکور، شده است. گذشته از نمایش خنده دار اما تلخ زندگی پسری یتیم و مهاجر و همچنین جلوه ی پنهان شهر پاریس، رمان زندگی در پیش رو، نقدی گزنده بر رفتار فرانسوی ها با مهاجرین، فقرا و سالخوردگان است که هم زمان زننده و امید بخش می باشد.
درباره رومن گاری
درباره رومن گاری
رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی می کرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان. رومن در دوران زندگی سیاسی اش حدود ۱۲ رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار می نوشت. مادامی که با نام مستعار امیل آژار به نویسندگی می پرداخت، تحت نامی به عنوان رومن گاری نیز داستان می نوشت.وی در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلوله ایی به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشته است: «... دلیل این کار مرا باید در زندگینامه ام (شب آرام خواهد بود) بیابید. در این کتاب او گفته است: «به خاطر همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم.» و همچنین نوشته است: «واقعا به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ! »
ویژگی های کتاب زندگی در پیش رو
  • برنده جایزه گنکور سال 1975
  • از این رمان، فیلمی نیز توسط Moshé Mizrahi در سال ۱۹۷۷ ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب زندگی در پیش رو

خوفناک اما زیبا، زندگی در پیش رو در زمره ی بهترین ها در همه ی اعصار قرار می گیرد.

Chicago Tribune

کتابی غیرمعمول، خنده آور و تکان دهنده.

Bookstoker

رمانی زیبا و بسیار عمیق.

Kirkus Reviews
قسمت هایی از کتاب زندگی در پیش رو

فکر می‏کنم این گناه‏کارانند که راحت می‏خوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بی‏گناهان نمی‏توانند حتی یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همه چیز هستند.

تف به هرچی هروئینی است. بچه هایی که هروئین می زنند به خوشبختی همیشگی عادت می کنند. کارشان تمام است. چون خوشبختی وقتی حس می شود که کم بودنش را حس کنیم. آن هایی که از این چیزها به خودشان تزریق می کنند، حتما در جستجوی خوشبختی هستند و فقط احمق ترین احمق ها برای پیدا کردن آن، چنین راهی را انتخاب می کنند. من هرگز گرتی نشدم. چند بار با دوستانم ماری جوانا کشیدم. آن هم برای اینکه باهاشان همراهی کرده باشم. به هر حال، ده سالگی سنی است که آدم خیلی چیزها را از بزرگترها یاد می گیرد. اما من میل چندانی به خوشحالی نداشتم. زندگی را ترجیح می دادم.

از صاحب مغازۀ سگ فروشی، اجازه خواستم که سگ کوچولوی خاکستری موفرفری اش را ناز کنم. سگ را به من داد. سگ را گرفتم، نازش کردم و مثل برق زدم به چاک. اگر چیزی را خوب بلد باشم، همین دویدن است. بدون دویدن، در زندگی هیچ کاری نمی شود کرد.

مقالات مرتبط با کتاب زندگی در پیش رو
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

جایزه ی گنکور، دروازه ی پیروزی ادبیات فرانسه
جایزه ی گنکور، دروازه ی پیروزی ادبیات فرانسه

«جایزه ی گنکور» به عنوان یکی از مهم ترین و معتبرترین جوایز ادبی فرانسه، دروازه ای است که تنها نویسندگان پیروز از آن گذشته اند.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب زندگی در پیش رو"
18 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب خوبی بود جالب وخوب ولی نه درحدی که ازش تعریف میشه

1403/05/12 | توسطحجت الله احمدیان
0
|

یک کتاب فوق‌العاده عالی و بسیار تاثیر گذار. ترجمه خانم لیلی گلستان خیلی عالی بود.این کتاب جزو ده کتاب مورد علاقه منه

1402/05/19 | توسطکاربر سایت
1
|

خیلی خیلی خیلی دوست داشتنی و زیبا:) واقعا لذت بردم از خوندنش. روایت زندگی یک هرزه‌ی پیر و محمد کوچولو...

1402/03/23 | توسطزهرا زمانی
1
|

ترجمه خانم گلستان یکی از بهترین ترجمه هایی بود که خوندم ،باید واسه این ترجمه کلاس گذاشت ،یه لول از همه مترجم‌ها بالاتر بود.کتاب هم تو دستشویی می‌بردم که منو از متن جدا نکنه🙂

1402/01/16 | توسطسهراب
1
|

بسیار به دلم نشست

1401/06/30 | توسطImfarza
1
|

زندگی در پیش‌رو، داستان زندگی پسری چهارده‌ساله است به نام «محمد» که مومو خوانده می‌شود. مادر مومو فاحشه بوده، و فاحشه‌ها در فرانسه حق پرورش فرزند خویش را ندارند، مومو نزد «مادام رُزا» زندگی می‌کند. مادام رزا، پیرزن یهودی لهستانی‌الاصلی‌ست که خود در جوانی فاحشه بوده است. در سال‌های جنگ جهانی دوم در «آشویتس» اردوگاه نازی‌ها اسیر بوده پس از جنگ در فرانسه اقامت می‌‌گُزیند و حالا به وقتِ پیری، در ازای دریافتِ ماهانه‌‌ای اندک از چند بچه‌ی مادر ج... نگه‌داری می‌کند. داستان از زبان مومو روایت می‌شود، خواننده از نگاه او با محله‌های فقیر و خارجی‌‌نشینِ پاریس آشنا می‌شود. مومو روایت‌گرِ درد و رنج و خشونتِ حاکم بر انسان‌هاست. او بچه‌ای‌ست که هم‌چون دیگران در این محله، بار غیرقابلِ تحملِ هستی را بر دوش می‌کشد، اما دنیا را به سان آنها نمی‌بیند. زندگی برایش سئوال است، می‌خواهد همه‌چیز را بداند. عشقِ بزرگش دانستن است و همین ذهن کنجکاو است، راوی درون و بیرون.

1401/06/30 | توسطسروش کاکاوند
13
|

تا اواسط داستان زیاد تحت تاثیر قرار نگرفتم اما از اواسط داستان به بعد شیوه‌ی توصیف نویسنده از ساز و کار دنیا برام تکان دهنده بود.

1401/06/15 | توسطImfarza
1
|

عالی و تا حدی غم انگیز، یه وجه از انسان و جامعه رو به تصویر کشیده که خیلی‌ها شاید تا حالا حتی بهش فکر نکرده باشن، قهرمان داستان کودکی به اسم مومو هست که سعی میکنه با شرایط موجود خودش رو وفق بده

1401/04/28 | توسطکاربر سایت
2
|

بسیار دلپذیر و خواندنی، ممنون از خانم لیلی گلستان به خاطر ترجمه روان و دلنشین

1401/04/23 | توسطکامران یاقوتی
1
|

قشنگ بود

1400/12/11 | توسطپوریا - کاربر سایت
3
|

کتاب بسیار خواندنی

1400/07/12 | توسطفاطمه - کاربر سایت
3
|

از روی این کتاب فیلمی با بازی سوفیا لورن ساخته شده است

1400/03/11 | توسطکرم کتاب - کاربر سایت
4
|

داستان این کتاب مربوط به زنانی هست که روسپی هستند و این طریق امرار معاش میکنند. داستان از زبان کودکی که در این محیط رشد میکند نقل میشود که سادگی روایت از زبان یک کودک داستان را بسیار پرکشش و جذاب ساخته.

1399/07/27 | توسطسمیرا ستوده
3
|

زندگی در پیش رو درباره کودکی است که با یک روسپی زندگی میکند. مشکلات و ماجراهایی که در طی داستان برای این کودک اتفاق میفتد و نگاه او به زندگی که همراه با چاشنی طنز است کتاب را بسیار خواندنی کرده است.

1399/06/14 | توسطفریبا.ع
2
|

رمان زندگی در پیش رو مفاهیم جالبی را دنبال می‌کند و محور اصلی آن درباره‌ی قشری در حاشیه یعنی فاحشه‌ها و افراد مرتبط با آن‌ها است. همچنین کتاب درباره عاقبتی که در انتظار فاحاشه‌ها و افرادی که به وجود می‌آورند است. اینکه چه سرانجامی خواهند داشت.

1399/05/03 | توسطاشکان خان
4
|

بخشی از کتاب: اوایل نمی‌دانستم که مادر ندارم، حتی نمیدانستم که آدم باید مادر داشته باشد. رزا خانم خوش نداشت در این مورد حرفی بزند چون نمیخواست من زیاد به این چیزها فکر کنم. نمی‌دانم چرا به دنیا آمدم و واقعا چه اتفاقی افتاده. دوستم لوماهوت که خیلی از من بزرگتر است، گفت: این وضع، نتیجه بدیِ شرایطِ بهداشتی است. او در کازبای الجزیره متولد شده... وقتی به دنیا آمده، هنوز در آن جا بهداشت وجود نداشته، چون نه وسیله شستن بوده و نه آبِ آشامیدنی و نه هیچ چیز دیگر...

1399/05/03 | توسطم. حسینی
5
|

در زندگی در پیش رو شخصیت هایی با دینها و فرهنگ‌های مختلف روایت میشوند که مسالمت آمیز در کنار هم زندگی میکنند.روایت از زبان مومو 14 ساله و زبان طنزگونه او،کتاب را خواندنی کرده.در کنار تلخی‌ها و سختی هایی که در این رمان نشان داده میشه، مومو مثال خوبی از افرادی است که سعی در کنار آمدن با این سختی‌ها و ساختن خوشی‌های کوچک با دوستی با همسایگانی چون آقای هامیل و موسی هست.کتابی که پیام آن خوش بینی و تساهل در برابر سختی‌های زندگی در پیش رو هست!ترجمه خوب لیلی گلستان هم لذت خواندن کتاب را دو چندان کرده.

1399/05/03 | توسطم. حسینی
9
|

فوق العاده بود

1398/08/13 | توسطسعید موسوی
5
|