جهان مردانه، در خلال هزاره های طولانی، فرصت های کمی به زنان داده است تا از قالب های سنتی تعیین شده بیرون بیایند و به کارهای دیگری بپردازند که به گونه ای از آن ها منع شده بودند. روزنامه نگاری بی شک یکی از آن گونه مشاغل به شمار می آید؛ و اگر برخی از اتفاقات در جهان معاصر از جمله انقلاب کبیر فرانسه (1789 م) در اروپا و... رخ نمی داد، هرگز جایی برای حضور و نمایش استعدادهای درخشان بانوان کشور در روزنامه نگاری باز نمی شد. در واقع، روزنامه نگاری بانوان نخست در غرب پدیدار شد و به دنبال کشانده شدن ناگزیر نیروهای مختلف اجتماعی به ساحت ها و صحنه های حیات مدنی، این حرفۀ شریف، به ایران عصر قاجاری نیز راه یافت. باید توجه داشت که در بدو امر تعداد بسیار کمی از زنان روزنامه نگار به فعالیت پرداختند. در حقیقت این حرفه در بدایت حال خود توانست عدۀ معدودی از زنان فرهیخته و با کمال را به خود جلب کند و از وجود همین عده در چندین نشریۀ یومیه یا هفتگی و... بهره بگیرد، هنوز راه درازی در پیش روی داشت که بپیماید. در آن عصر بیان اعتقادهای اجتماعی و موضوعات آزادی، دموکراسی، قانون و... در مطبوعات مردانه اگرچه تازگی داشت، امری منطقی بود. اما سخن گفتن از معضلات اجتماعی و برابری حقوق زنان با مردان و سایر مسائلی که در آن دوره توسط زنان مطرح شد، امروز قابل ستایش است. صداقت و بی باکی زن ایرانی در نوشته هایش در آن عصر، نشان دهندۀ گسترش بینش اجتماعی و آگاهی های فردی او است. انتشار روزنامه توسط زنان ایرانی، نخستین قدم از جانب آن ها برای نشان دادن دورۀ شکل گیری اندیشه های اجتماعی زنان ایرانی در راستای طرد خرافات و تعصبات کورکورانۀ تقلیدی و مشارکت در انتخاب سرنوشت خویش به عنوان یک انسان، نه جنس دوم بود. با توجه به کمی تعداد زنان روزنامه نگار در ایران، نگارنده ناگزیر شده است به دلیل طرح مساله و نشان دادن اهمیت پای گذاردن زنان شجاع و نامدار به صحنه های حیات ملی، قدری نیز به سابقۀ این گونه مباحث نگاهی بیندازد و آن چه را که در تاریخ و حتی اسطوره های ایرانی در باب مشارکت برخی از زنان نامدار یاد شده است، به عنوان مقدمه بیاورد.
کتاب زن ایرانی و عصر روشنگری