گوهری در میان آثار موخر نویسنده.
شاهکاری با طنزی تاریک از تواین.
کاوشی برانگیزاننده درباره ی برده داری.
رکسی تقریبا به سفیدی هر سفیدپوست دیگری بود، اما آن یک شانزدهم او که سیاه بود، بر پانزده قسمت دیگرش می چربید و او را کاکاسیاه کرده بود.
مردی بود صمیمی، با صورت کک و مک دار، موهای آجری رنگ و چشمانی آبی و زیرک که نوعی صداقت و رفاقت و درخشندگی دلپذیر در آن بود. اگر به خاطر یک گفته ی نابجایش نبود، بی شک می توانست از همان بدو ورود به خوبی کارش را در داوسونز لندینگ شروع کند. اما او در روز اولی که به آن دهکده وارد شد، گفته ی ویرانگرش را بر زبان آورد، و همان کار را خراب کرد.
مگه تو بچه من نیستی؟ کاری هست که یه مادر نخواد واسه بچه اش بکنه؟ هیچ کاری نیست که یه مادر سفید برای بچه اش انجام نده. کی اونا رو این ریختی آفریده؟ خدا این کارو کرده. کی کاکاسیاه ها رو این ریختی آفریده؟ باز هم خدا. دل همه ی مادرا یه جوره. خدای بزرگ اونا رو این ریختی آفریده. منو عین برده ها می فروشی و، ظرف یه سال، دوباره مامانتو می خری و آزاد می کنی. بهت می گم چه طوری. نقشه ام اینه.
این سبک از کمدی، تلاشی است برای بیرون کشیدن شوخ طبعی از دل موضوعاتی که اکثر افراد آن ها را در ذات خنده دار در نظر نمی گیرند
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
مارک تواین بزرگترین طنزپرداز آمریکایی و فرزند سرافراز ایالت میزوری