1. خانه
  2. /
  3. کتاب اتاق روشن

کتاب اتاق روشن

نویسنده: رولان بارت
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
5 از 1 رأی

کتاب اتاق روشن

Camera Lucida
٪15
300000
255000
1 از 1 رأی

کتاب اتاق روشن

اندیشه هایی درباره ی عکاسی
Camera lucida : reflections on photography
انتشارات: نشر چشمه
ناموجود
120000
معرفی کتاب اتاق روشن
اتاق روشن (به فرانسوی: La chambre claire) کتاب کوتاهی است که در سال 1980 توسط رولان بارت ، نظریه پرداز ادبیات و فیلسوف ادبی فرانسوی منتشر شد. این کتاب همزمان جستجویی است درباب ماهیت و طبیعت عکاسی ونیز سوگنامه ای است برای مادر فقید بارت. کتاب اتاق روشن تأثیرات عکاسی را بر تماشاگر بررسی می کند. (چنین چیزی از عکاس متمایز است و همچنین از ابژه ی عکاسی شده ، بارت آن را " spectrum " می نامد).
بارت در کتاب اتاق روشن طی یک بحث عمیقا شخصی درباره تأثیر عاطفی پایدار برخی از عکس ها ، عکاسی را نمادین می داند ، که به کدهای زبان یا فرهنگ غیرقابل کاهش است و همانقدر بر روی بدن تأثیر می گذارد که بر روی ذهن. این کتاب مفاهیم دوگانه ی استودیوم و پنکتوم را توسعه می دهد: استودیوم که تفسیر فرهنگی ، زبانی و سیاسی یک عکس را نشان می دهد. و پنکتوم که نقطه ای از زخم را نشان می دهد ، و جزئیات را با رابطه مستقیمی که با ابژه یا شخص درون عکس برقرار می کند، شخصا لمس می کند.
در این کتاب قابل تامل بارت نظرش را در مورد هنرمندانی چون آودون، کلیفورد و ... بیان کرده و عکاسی را خارج از کدهای زبان یا فرهنگ ارائه می دهد. عکاسی از دید بارت مدیومی است که مرگ را واقعی تر از هر مدیوم دیگر ارائه می دهد. این رویکرد پیشگامانه ، اتاق روشن را بعنوان یکی از مهمترین کتابهای نظری در زمینه ی عکاسی در کنار کتاب"درباره عکاسی" نوشته ی سوزان سونتاگ تثبیت کرد.
مجله ی نیوز ویک درباره این کتاب نوشته است:
"[بارت] در این کتاب خارق العاده چیزی دقیق تر از جدل صرف انجام داده است. بارت در مسیر رسیدن به آخرین کشف دردناک خود ، خواننده را به سفری کاملا قصیده وار و روان در قلب زندگی خود و رسانه ای که عاشق آن بوده است ، می برد ، رسانه ای که با "واقعیت حل نشدنی" وضعیت انسان معاشقه می کند. "
درباره رولان بارت
درباره رولان بارت
رولان بارت، زاده ی ۱۲ نوامبر ۱۹۱۵ و درگذشته ی ۲۵ مارس ۱۹۸۰، نویسنده، فیلسوف، نظریه پرداز ادبی، منتقد فرهنگی، و نشانه شناس معروف فرانسوی بود.از جمله مولفه های مهم آثار او ساختارگرایی و پساساختارگرایی و همچنین تحلیل نشانه شناسانه ی متون ادبی و پدیده های فرهنگی اند.رولان بارت، زبان شناس و نظریه پرداز ادبی فرانسه، بنیان گذار نقد نو شناخته می شود. او با انتشار کتاب درجه ی صفر نویسندگی در آغاز نیمه ی دوم قرن بیستم به شهرت رسید. با انتشار این کتاب ، بنای نقد سنتی فرانسه فرو ریخت و مکتب «نقد تفسیری» جای آن را گرفت. رولان بارت نه تنها بنیان گذار نقد نو، بلکه منتقد نقد نیز محسوب می شود. او می گوید: «نقد که ادبیات درجه دو است، به سنجش ادبیات می پردازد، ولی تاکنون گفته نشده که چه کسی سنجش خود نقد را به عهده دارد. نقد یک ترازوست، اما چگونه می توان از صحت کار این ترازو مطمئن شد؛ معیارهای این سنجش کدامند؟ مقالات او در این باره، باب تازه ی نقدشناسی، «کرینیکولوژی» را گشوده است. برای مثال او برای شناختن منتقدان آثار برشت در فرانسه، استفاده از این دانش ها را ضروری می شمارد: 1-جامعه شناسی، 2-مرام شناسی، 3-نشانه شناسی و 4-اخلاق. بارت نه تنها در شناساندن برشت در فرانسه کوشید، بلکه به قصه نویسان تازه کار هم یاری ها رساند. با مطالعه در رویکردهای مختلف نقد ادبی، روشن می شود که هر رویکرد به یک بخش از فرآیند شکل گیری ادبیات، بیش از بخش های دیگر اهمیت دارد. او در عین حال سعی کرده است با توجه به مسائل رویکردهای دیگر، رویکرد خود را کامل نشان دهد. نویسنده، اثر، خواننده، پیام، متن، موضوع، بافت، زبان، واقعیت، جامعه و برخی عناصر دیگر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و هر رویکرد، یک بخش یا دو بخش را نسبت به بقیه عمده نشان داده و بیشتر، از آن زاویه به مسأله نگاه کرده است.
قسمت هایی از کتاب اتاق روشن

روزی، خیلی پیش از این، اتفاقا عکسی دیدم از ژروم ، کوچک ترین برادر ناپلئون، که در ۱۸۵۳ گرفته شده بود. با حیرتی که هنوز هم قادر به کاستنش نیستم دریافتم: "من چشمانی را می نگرم که امپراتور را نگریسته است. "گاه بر این حیرت اشارتی می کردم، اما چون به نظر می آمد نه کسی در آن سهیم است و نه حتی آن را می فهمد (زندگی سرشار از این خرده اشارت های تنهایی است) از یادش بردم. شوقم به عکاسی فرهنگی تر شد. قطعا عکاسی را در تقابل با سینما دوست داشتم، با وجود این، از تفکیک شان عاجز بودم. این مسئله مدام جدی تر می شد. مغلوب شوقی "هستی شناسانه" بودم: می خواستم به هر قیمت عکاسی را چنان که "در خود" بود، در آن ویژگی ذاتی که از تمامی دیگر تصاویر متمایزش می کرد، بفهمم.

از همان نخستین مرحله، که همان رده بندی است (در بنای هر مجموعه، از رده بندی، از انبات با نمونه ها ناگزیریم عکاسی از کف مان می گریزد. رده های گوناگونی که به آن نسبت می دهیم در حقیقت یا تجربی اند (حرفه ای ها / آماتورها) یا همبسته ی نظریه ی بیان اند ( منظره های طبیعت بی جان ها، پرتره های برهنه نگاری ها) و یا زیبایی شناسانه (واقع گرایی، تصویرگرایی)، در هر حال چیزی بیرونی نسبت به آن اند، بی هیج همبستگی با گوهرش که می توانند فقط چیز نویی باشند (اگر اصلا" باشند) همبسته ی شکل ظهورش؛ آخر این رده بندی ها می توانند به خوبی درباره ی صورت های دیگر و کهن تر تصویرگری نیز کاربرد داشته باشد. پس بهتر است بگوییم که عکاسی رده بندی پذیر نیست. از آن پس من به فکر خاستگاه این تنظم ناپذیری افتادم.

مقالات مرتبط با کتاب اتاق روشن
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب اتاق روشن"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

نگاش کن نگاش کن 😡😒😤 اصلا حرف‌زدن این یارو... تو خیابون و خونه هم اینجوریه!؟🌀👁️

1403/02/27 | توسطمهرگان - کاربر سایت
1
|

با مقایسه هر دو ترجمه، نشر حرفه نویسنده، ترجمه بهتر، روان‌تر و قابل‌فهم‌تری رو عرضه کرده.

1401/12/08 | توسطبابک
6
|