ین کتاب می تواند شما را از سالها مبارزه روانی نجات دهد ، شما را از الگوهای عاطفی منفی رها کند و به شما برای داشتن زندگی بسیار شادتر و پربارتر کمک کند.
یکی از امیدوار کننده ترین (و مفیدترین) پیام هایی که می توانیم از این کتاب برداریم این است: ما می توانیم یاد بگیریم که کارهای مهم را انجام دهیم ، حتی اگر ذهن ما بگوید که این کار امکان پذیر نیست.
ذهن در مقایسه کردن بسیار مهارت دارد. گاهی به ویژگی هایی اشاره می کند که در آن ها بهتر از بقیه ایم و گاهی مواردی را گوشزد می کند که در آن ها از دیگران بدتریم. کارکرد ذهن وقتی مفید است که به شیوه ای سازنده و محترمانه ما را با دیگران مقایسه کند؛ طوری که امکان یادگیری، رشد و پیشرفت را فراهم آورد. فرض کنید ذهنتان به شما می گوید: «تایگر وودز بسیار بهتر از من گلف بازی می کند. او چه کار می کند که بازی اش بهتر شود؟ چقدر تمرین می کند؟ چگونه می توانم از بعضی راهکارهایش الگو بگیرم؟» اگر به چنین افکاری اجازه دهیم اقدامات ما را جهت دهند، احتمالا مفید واقع می شود؛ اما مقایسه ای که ذهن در آن فقط از برتری دیگران به شما صحبت کند یا این که بگوید دیگران بسیار راحت تر از شما به آن چه می خواهند می رسند، مفید نخواهد بود.