این اثر در زمره ی برجسته ترین شاهکارهای نویسنده ی روس قرار می گیرد.
کتاب بهتری در تمام ادبیات مدرن نمی شناسم.
اثری به یاد ماندنی، قابل توجه و سرشار از شگفتی.
تا آن ساعت، صدای فریادها، خنده ها، و دشنام ها به گوش می رسید! صدای به هم ساییدن زنجیرها، بوی بد و نامطبوع بخارات و دودهای غلیظ، سرهای تراشیده، صورت های داغ شده با آهن سرخ. جامه های ژنده و پاره، خجلت آور و افتضاح آمیز بود! آری، انسان زندگانی دشواری دارد. من تصور می کنم بهترین تعریفی که می توان از انسان کرد این است: «انسان عبارت است از موجودی که به همه چیز عادت می کند.»
بسیار به ندرت افتاق می افتد که یک نفر محکوم بتواند خونسردی خود را در لحظه ی آغاز مجازات حفظ کند؛ حتی اگر چندین بار نیز تازیانه خورده باشد. در آن لحظه، وی وحشتی کاملا طبیعی و جسمانی، حاد، غیرارادی و ناآگاهانه در خود احساس می کند و این وحشت وی را گیج می سازد.
اگرچه به نظر من غیرممکن می آمد که بتوانم این گونه زندگی کنم، چیزی نگذشت که آن را قبول کردم؛ زیرا خود را در برابر امری اجتناب ناپذیر می دیدم.
«داستایفسکی» چه حقایقی را در مورد انسان ها آشکار کرد و چگونه به مسیر ادبیات، شکل و جهت داد؟
این مقایسه، با توجه به تعداد ترجمهها، سبب آشنایی بیشتر و بهتر با این شاهکار تاریخ ادبیات شده و در انتخاب ترجمهای که بیشتر میپسندید، کمکحالتان است.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
«شبهای روشن» نیز مانند همهی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روانشناسانه پرداخت شده است.
داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.
دوستان به تازگی نشر ثالث خبر داده که خانم میترا نظریان مستقیما از زبان روسی این کتاب را تحت عنوان «یادداشتهای خانه بیروح» ترجمه کردهاند و به زودی منتشر خواهد شد. یا منتظر اون ترجمه بمانید یا با ترجمه خانم سعیده رامز یا اقای پرویز شهدی مطالعه کنید.
با سلام. من این کتاب را با ترجمه پرویز شهدی دارم. ترجمه روانی ارائه داده. تنها نکته منفیای که دیدم در ترجمه دیالوگ هاست. گاهی به زبان معیار دیالوگها را ترجمه کرده و گاهی به محاوره. نمیدانم، شاید هم داستایفسکی خودش این چنین نوشته! مثلا برای آدمهای عوام از لحن محاوره استفاده کرده و برای خودش و افراد باسواد از لحن زبان معیار. متخصصان بررسی کنند ببینیم ماجرا چیست؟ درباره خود کتاب هم، این کتاب خاطرات زندان فئودور داستایفسکی است. نباید به دید رمان به آن نگاه کرد. هرچند که به سبک و سیاق رمان نوشته شده و جاهایی از عناصر خیال هم استفاده کرده. خواندنش برای من که جذاب است.
ترجمهی خانم سعیده رامز بسیار عالی و روان هست
ترجمه ای به راستی شاهکار از استاد مهرداد مهرین 👺🥴
ترجمه پرویز شهدی کاملا نو داخل دیوار موجوده
کتابهای جناب داستا گاهی اونقدر به سمت توصیف و بیان جزئیات میره که اصل مطلب و رشته داستان از دستت در میره! ولی یه عده توصیفات زیاد و جزئیات رو دوست دارن و همین تفاوت سلیقهها باعث بوجود اومدن سبکهای متعدد در داستان و شعر و هنر و سینما و ... میشه😌
فقط سعیده رامز و ترجمه مستقیم از روسی
ترجمه مهرداد مهرین فاجعه است. جمله هارو باید چندبار باید بخونی متوجه بشی
مترجم شهدی
به عنوان کسی که تقریبا همه کارای داستایفسکی رو خونده و طرفدارشم، کتاب "خاطرات خانه اموات" به نظرم ضعیفترین کار این نویسنده بزرگ هست، ابدا طبق گفته دوستان شاهکار نیست و حتی خوندنش خارج از حوصله هست. مشکل از خود کتاب هستو این گناهو به گردن مترجمان نندازید. به این دلیل که جذابیت تراژدی-اجتماعی این کتاب مربوط به قرن 19 کشور روسیه هست و این شکاف زمانی-مکانی باعث میشه ما زبان مشترکی با این اثر نداشته باشیم. لطفا تعصبات رو کنار بگذارید و منطقی باشید.
معلومه که این کار جزو بهترینهای داستایوفسکی نیست. این کتاب به نوعی خاطراته.
ترجمه خانم امان پور بسیار زیبا و روان است و من آن را با شوق میخوانم
اسامی پیشنهادی من برای کتاب: یادی از مرده خانه خاطرات خانه قبض روح شده خاطراتی از خانهی مرگ
یادبود خانه مرگ
مرده خانه
فقط ترجمه خانم سعیده رامز
من با ترجمه مینا امان الله پور خوندم ولی نتونستم بیشتر از صد صفحه شو بخونم از بس ترجمه بدی بود..باید دوباره با ترجمه کس دیگه ای بخرم .کدوم مترجم بهتره؟ هر کس یه نفرو معرفی میکنه؟!
من خودم ترجمه سعیده رامز رو دارم. از طرفی جناب شهدی هم مترجم ثابت شده و خیلی خوبی هستن. صرفاً چون ترجمه سعیده رامز مستقیماً از روسی بود؛ من اون نسخه رو خریدم. یکی از این دو رو بگیرید.
من ترجمهٔ خانم سعیده رامز را پیشنهاد میکنم، هم از روسی ترجمه شده، هم یه سر و گردن از بقیه ترجمهها بهتره و اصلا بیانش کلاً متفاوت هست و اونم گویا به این دلیل هست که ترجمههای دیگر از نسخه انگلیسی بوده و آن مترجم انگلیسی نثر درستی نداشته، نه اینکه مترجمهای گرامی دیگه همچون پرویز شهدی عزیز ایرادی در کارشون باشه. موفق باشید و از خوندن این شاهکار داستایفسکی، که مثل آثار دیگرش شاهکار است، لذت ببرید.
میگن خانم رامز از روسی ترجمه کرده یک مترجم مجهول الهویه که هیچ اثری از ایشون نیست .. واقعا ایشون مترجم روسی هستند؟
ناشناخته بودن خانم رامز، ابتدا مرا نیز در ترجمه به شک انداخت، اما حال با خیال راحت میگویم: قطعا این اثر را با ترجمه سعیده رامز بخوانید و لذت ببرید.
خانهی مردگان، 1861، به زندگی زندانیان در سیبری میپردازد. داستایوسکی که چهار سال (از 1849) در سیبری زندانی بوده، راوی وقایع دردناکی ست که خود ناظر آنها بوده است. بسیار خواندنی همراه با توصیف دقیق جزئیات.
«خاطرات خانه اموات» روایتی است از داستان یک نجیب زاده زندانی در میان انبوهی از افرادی که غالباً به دلیل جرمهای کیفری به زندان افتاده اند که محیط رخوت زده مملوء از تنشها و سایشهای شخصیتی که مخصوص نوشتههای داستایفوسکی است را مجددا تداعی میکند. داستان مشخصاً متاثر از سرنوشتی که برای خود داستایوفسکی پیش آمده است و از تجربه درونی اش از سیبیر نشأت میگیرد؛ جایی که آدمها «نام» خویش را معاوضه میکنند و میخرند و در آرزوی فراری به سر میبرند ولی شکست میخورند، به همدیگر رشک میورزند و به دنبال انتقال پیش میروند.
رمانی بی نظیر از استاد داستان نویسی روسی.واکاوی ذهنی شخصی محکوم به حبس به بهترین شکل ممکن.