1. خانه
  2. /
  3. کتاب منظری به جهان

کتاب منظری به جهان

نویسنده: جان چیور
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.75 از 2 رأی

کتاب منظری به جهان

The Stories of John Cheever
مترجم:
انتشارات: نیکا
٪10
154500
139050
3.3 از 1 رأی

کتاب گنج خیالی و داستان های دیگر

The Stories of John Cheever
انتشارات: آموت
٪15
199000
169150
پیشنهاد ویژه
3.9 از 1 رأی

کتاب دوران طلایی

The Stories of John Cheever
٪20
132000
105600
معرفی کتاب منظری به جهان
کتاب منظری به جهان، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی جان چیور است که نخستین بار در سال 1978 چاپ شد. این کتاب جذاب در همان بدو انتشار به اثری پرفروش در سراسر ایالات متحده تبدیل شد و جایزه ی پولیتزر را نیز از آن خود کرد. چیور در این داستان ها به توصیف زندگی افرادی می پردازد که با لقب «بزرگترین نسل» شناخته شده اند. از شگفتی ها و وهم زدایی های ناشی از زندگی شهری گرفته تا برملا شدن اسراری غافلگیرکننده و عجیب در مناطق حومه ای و روستایی، جان چیور در مجموعه داستان های کوتاه منظری به جهان، هر چیزی را که باید در مورد «رنج ها و خوشی های زندگی» بدانیم، در قالب زندگی شخصیت هایی آشنا و قابل همذات پنداری برایمان روایت می کند.
درباره جان چیور
درباره جان چیور
جان چیور، زاده ی 27 می 1912 و درگذشته ی 18 ژوئن 1982، نویسنده ای آمریکایی بود.چیور در کویینسی در ماساچوست به دنیا آمد. داستان های او اغلب در بخش شمال شرقی منهتن، حومه ی وسچستر، جزایر قدیمی نیوانگلند و ایتالیا، به خصوص شهر رم، اتفاق می افتد. از جان چیور به عنوان یکی از مهم ترین نویسندگان داستان کوتاه معاصر نام برده می شود. با وجود این که چیور بیشتر برای داستان های کوتاه خود شناخته می شود، او چهار رمان نیز به نوشته است.
ویژگی های کتاب منظری به جهان
  • برنده جایزه حلقه منتقدین کتاب آمریکا 1979
  • برنده جایزه پولیتزر داستان 1979
  • برنده جایزه ملی کتاب آمریکا 1981
نکوداشت های کتاب منظری به جهان

داستان های جان چیور، به سادگی، بهترین هستند.

The Washington Post

ژرف و جسورانه... برخی از شگفت انگیزترین داستان هایی که یک آمریکایی تا به حال نوشته است.

The Boston Globe

رویدادی بزرگ در ادبیات زبان انگلیسی.

The New York Times Book Review
قسمت هایی از کتاب منظری به جهان

بهار دیده بودمش، بین دور سوم و چهارم مسابقه در کمپینو با کنت دوکاپرا، همانی که سبیل دارد، در جاده ای خوش دست و زیبا با کوه هایی دور، کامپاری می خوردند و آن ور کوه ها، ابر متراکم که در وطن، معنی اش توفان خانه برانداز بود، اما این جا هیچ معنی نداشت. دفعه ی بعد در تنرهوف در کیتزبال دیدمش، همان جا که مردی فرانسوی آواز کابوی آمریکایی را برای جماعتی در حضور ملکه ی هلند می خواند اما دیگر در کوهستان ندیدمش و فکر نکنم اهل اسکی بود، فقط مثل خیلی های دیگر به خاطر جمعیت و هیجانش می رفت آن جا. بعد در لیدو دیدمش و باز ظهری در ونیز وقتی سوار گوندولایی شده بودم، نشسته بود در مهتابی گریتی و قهوه می نوشید.

چطور مردمی که قصد ندارند مرگ را بفهمند، امیدوارند که عشق را درک کنند، و چه کسی زنگ هشدار را به صدا درخواهد آورد؟

من اینجا روی زمین بودم چون انتخاب کردم که باشم.

مقالات مرتبط با کتاب منظری به جهان
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
6 دلیل برای خواندن داستان های کوتاه
6 دلیل برای خواندن داستان های کوتاه

ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند

نظر کاربران در مورد "کتاب منظری به جهان"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خوب و جالب بود :)

1401/07/09 | توسطزهرا
1
|
پاسخ ها

چرا همه جا مینویسی خوب و جالب بود؟! باشه بامزه. بسه دیگه. خندیدیم.

1402/04/07|توسطسید مصطفی حسینی
4

زهرا بسه دیگه زهرا اینقد کتاب خوندی و کامنت گذاشتی یکم به خودت استراحت بده همه‌ی کتابای دنیا رو خوندی و اخرش هم خوب و جالب بود همین!؟!؟!

1402/05/02|توسطحسین ایراندوست
3