این روزها ستاره های حلبی زیادند. سوپراستارها هم؛ اما مردهایی را ازجنس ستاره، که کم و بیش در گذر زمان رنگ گمشدگی گرفته اند، دیگر شاید به ندرت بشود با چشم معمولی دید. سال های خیلی دور به دوستی مان گرفتیم و حالا کمی فقط کمی آن هم در نظر عده انگشت شماری از ما آشنا می آیند.
( سیدرسول موسوی ) مجاهد عراقی، را نمی شناختم و اعتراف می کنم اصلا به ذهنم خطور نمی کرد یک روز بخواهم روزهای زندگی چنین آدمی را این طرف و آن طرف کنم و حتی قالبی از جنس نوشته های کاغذی برای آن ها بگیرم. زمانه اش که دستم آمد و شد صفحات کتابی که نوشتم، تازه فهمیدم هنوز هم انسان هایی همین حوالی پیدا می شوند که نفس می کشند و جنس شان در مقایسه با انبوه مجسمه های گوشتی دور و برمان آن قدر ها توفیق دارد که بشود مثل یک ستاره، نقش و نگار کارهایی را که کرده اند جلوی چشم بگذاریم و برای راهی که می رویم نشانه کنیم و...