ساعت هشت شب. _ لااقل با این مث قبلیه رفتار نکن جون مادرت. _ ببین من اصلا…. _ هیییسسسسس.حرف نباشه. جون عزیزت حرف نباشه. *** _ شاسی بلند سوار شدی تا حالا؟ _ نمی دونم. _ اوووهههه. نگیر این قیافه رو بخودت. ترکوندی همه رو.