دل تاریکی، تأثیراتی داشته که پا فراتر از دنیای ادبیات گذاشته است.
بی نهایت خواندنی و شایسته ی دوباره خوانده شدن.
شاهکاری از غافل گیری، بیان و ظرافت های روانشناسانه.
من کار را دوست ندارم [هیچ کس ندارد] اما چیزی که در کار وجود دارد را دوست دارم؛ فرصتی برای پیدا کردن خودت. واقعیت خودت، برای خودت نه دیگران. چیزی که هیچ کس دیگری نمی تواند آن را درک کند. آن ها تنها می توانند ظاهر نمایش را ببینند و هیچ وقت نخواهند فهمید که معنای واقعی اش چیست.
قدرت و توانایی تو، تنها تصادفی برخاسته از ضعف دیگران است.
او با خودش هم در نبرد بود. من آن را دیدم و شنیدم. من، راز غیرقابل درک روحی بدون محدودیت، بدون ایمان و بدون ترس را دیدم که کورکورانه با خودش در نبرد بود.
با این مطلب همراه شوید تا درباره ی این نویسنده ی لهستانی-بریتانیایی برجستهاطلاعات بیشتری به دست آوریم.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
مطالعه ی آثار مدرن به صخره نوردیِ ذهن تشبیه شده است. مدرنیسم به مخاطبی فعال و کنش گر نیاز دارد و خواننده ی اثر برای درک مفهوم آن، باید از ذهن خود کار بکشد.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
نشر نیلوفر نمیخواد این طرح جلد مضخرف کتاب رو عوض کنه!؟
دیدن اقتباس سینمایی آقای فورد کاپولا به اسم "اینک آخرالزمان" از این کتاب، خالی از لطف نیست. منتها همانطور که عرض کردم، فیلم تنها یک اقتباس است و به نسبت کتاب حول محور دیگری دوران میکند.
با هر ترجمهای، خوندن این کتاب واقعا کار سختیه. داستان در شما کششی برای ادامه ایجاد نمیکند چون که اصلا خط داستانی منسجمی وجود نداره و بیشتر کار بر توصیفات بنا شده.
ترجمههای صالح حسینی و سهیل سمی از آثار کنراد ، بهترین اند.
واقعا کسی که نتونه این کتاب رو با ترجمهی خوب آقای حسینی بخونه ، بهتره بره به سمت خوندن شنگول و منگول و ... . برای فهمیدن بهتر داستان هم میتونید مراجعه کنید به جنایتهای وحشتناک لئوپولد دوم پادشاه بلژیک در کنگو از ۱۸۸۵ تا ۱۹۰۶. بعد از خوندن این کتاب متوجه شدم فیلم ( اینک آخرالزمان ) هم برداشتی از همین داستانه. توصیه میکنم که بعد از خوندن این کتاب ، اون فیلم درخشان رو هم ببینید.
البته این رو قبول دارم که ترجمههای دیگه صالح حسینی مشکل دارن. به خصوص ترجمهی موبی دیک و برادران کارامازوف
لطفاً ترجمه صالح حسینی را موجود کنید
خود ترجمه صالح حسینی نیاز به ترجمه داره😄
پایان داستان هم بسیار فلسفی و عمیق و تا حدودی ناتمام به اتمام رسید . چی گفتم ☺️!
اتفاقا من با ترجمه صالح حسینی خیلی حال کردم و جزو بهترین کتاب هایی شد که تا بحال خوندم فوق العاده بود خصوصا برای کسانی که به داستانهای دریایی نظیر کتابهای ذبیح الله منصوری علاقه دارن فوق العاده ست !
هدف نویسنده از نوشتن کتاب آن است که خواننده را به شنیدن و حس کردن و خاصه، دیدن وادارد... دل تاریکی را بزرگترین رمان کوتاه قرن بیستم نامیدهاند...کتاب دل تاریکی ابتدا به صورت سریالی در سال ۱۸۹۹ در مجلهی بلک وود به چاپ میرسید تا سرانجام در کتابی به نام جوانی که داستانهای دیگری از کنراد (از جمله داستانی به نام جوانی) را نیز در بر میگرفت منتشر شد. این داستان از زمان انتشار مخاطبان و منتقدان بسیاری یافت که اکثر آنها کتاب را به دلیل شیوهی استفادهی ایهام در آن، اثری متفاوت و خاص میدانستند. منتقدان همچنین این کتاب را برای شکستن قراردادهای روایی و آنچه آنها ورود ادبیات انگلیسی به قرن بیستم میخواندند، ستایش کردند…رمان دل تاریکی ما را به قلب قارهی آفریقا و کنگو هدایت میکند که در آنجا با مارلو آشنا میشویم، مارلو در این داستان مسئول حمل و نقل عاج در یکی از رودخانههای جنوبی کنگو است و شیوهای که او با این دنیای جدید و ترسهایش روبهرو میشود در طول داستان روایت میشود. درست مانند مارلو، جوزف کنراد در سال ۱۸۹۰، سفری دریای را به کنگو تجربه کرد و از این رو بسیاری از اتفاقات داستان و توصیفات آن از خاطرات و تجربیات واقعی کنراد برگرفته شدهاند.
دلم میشکنه وقتی میبینم کسایی که حتی سر سوزنی با فن ترجمه تخصصی آشنا نیستن، میان به همین راحتی دکتر حسینی رو نقد میکنن... اینجا که بستر مناسبی برای بحث نیست، اما توصیه میکنم اول با شخصیت صالح حسینی و تحصیلاتشآشنا باشین، بعد برید در رابطه با اصول ترجمه مطالعه کنید. نهایتا کلاه خودتون رو بذارید قاضی و ترجمههای دکتر رو بخونین. یاعلی
بله متاسفانه . دوستان دقت کنید بعضی کتابها ذاتا نثر سختی دارند و انصاف نیست مترجم را متهم کنیم. مترجم پیرو نویسنده است.
دوست عزیز، میزان تحصیلات و شخصیت مترجم، دلیلی بر اینکه ایشون مترجم خوبی هم باشن نیست. بعید میدونم نسل جدید حتی معنی کلماتی که ایشون استفاده میکنن رو بفهمن چه برسه به درک کلی داستان. شاید اگر کتاب زبان اصلی رو پیدا کنن و با گوگل ترنسلیت بخونن بهتر متوجه میشن
چه ربطی به شخصیت و تحصیلات داره ؟ اصلا نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد
صالح حسینی مردی برای نابودی کتاب
من چند تا کتاب از نشر دبیر دارم . همه ترجمههای قابل قبولی دارند .اگه بخوام بخرم کتاب رو از این نشر میخرم . با اینکه صالح حسینی آدم با سوادی است ولی سبک ترجمه اش متن رو سختتر میکنه. و چون سبک ترجمه اش برند شده براش و یه عادت شده نمیتونه در اون تغییری ایجاد کنه متاسفانه.
هم کاربر علی فنائی و هم کاربر فرید اشتباه میکنن. بحث سر کلاسیک بودن یا نبودن اثر نیست. اثر کلاسیک میتونه ثقیل باشه،می تونه روان و خوش خوان هم باشه. در مورد این کتاب، نثر مبدا سخت خوانه. پس مترجم هم باید وفادار باشه
خب قبول نثر دل تاریکی ثقیله. هرمان ملویل چطور(موبی دیک)؟ویرجینیا وولف(به سوی فانوس دریایی)؟ فاکنر(خشم و هیاهو)؟ اورول(1984)؟داستایوسکی(برادران کارامازوف) و ...؟ سبک ترجمههای صالح حسینی اینطورییه. فقط دل تاریکی نیست که. من با آقای فرید موافقم
چقدر بده وقتی به جز صالح حسینی انتخاب دیگه ای نداری. اعصاب پولادین میطلبه خوندن ترجمههای ایشون. صالح حسینی به شدت با سواده. شکی درش نیست. اما این اصرار در استفاده از کلمههای ماقبل قاجار رو در ترجمههای ایشون نمیفهمم. بابا اون زمانها گذشت. فارسی تغییر کرده. چرا این قدر سخت خوان ترجمه میکنی آخه؟! فک کنم فقط دهخدا از ترجمههای ایشون لذت ببره
چقدر باهات موافقم!😅
کتابی که ۱۰۰ سال پیش نوشته شده انتظار دارید بسبک امروزی ترجمه بشه؟اگر اینطور باشه بوستان هم باید ترجمه بشه.سبک کلاسیک خوندن نیاز داره یمقدار با واژههای قدیمیتر آشنا باشید.مشکل از پایین بودن اطلاعات شماست.
در جواب آقای فنایی: اولا لطفا نقد دیگران رو مستقیما به سواد اونها ارتباط ندید، که این حرکت در وهلهی اول بسیار اهانت آمیز است و در وهلهی دوم نشان دهنده این که برای گفته هاتان دلیل منطقی ندارید. بی سواد شمردن دیگران کار بسیار سادهایست که متاسفانه باب هم شده است. دوما، شور بختانه شما منظور من را متوجه نشدید. جنایت و مکافات هم اثری کلاسیک است. اتفاقا قبلتر از دل تاریکی نوشته شده است، اما مرحومه مهری آهی ترجمهای بسیار خوشخوان از آن ارایه کردهاند...
... به طوری که این ترجمه تقریبا ترجمه اصلی در کشور است. مثال هایی از این دست بسیارند. مهدی سحابی، نجف دریابندری، محمد قاضی و ... همگی ترجمه هایی درخشان از آثار کلاسیک ارایه کرده اند و تقریبا تمامی آثار این مترجمان نثر بهتری نسبت به کارهای آقای حسینی دارند. اقای صالح حسینی سبک جداگانهای دارند. سروش حبیبی( از بزرگترین مترجمین کشور) به "پویا" بودن زبان اشاره کرده اند و حتی گفته اند که هر ترجمه ای بعد ده تا پانزده سال نهایتا، باید دوباره ترجمه بشود. چرا؟ چون زبان " پویا" است. این به چه معناست؟
... یعنی زبان تغییر میکند. اما صالح حسینی به این امر کاملا بی توجه است. نه تنها به پویا بودن زبان نمیاندیشد، بلکه سعی دارد فارسی کهنه را معادل کتاب اصلی قرار دهد. و ترجمه هایی ارایه کند بس دشوار و طاقت فرسا. اگر اینطور باشد، دون کیشوت هم باید به فارسی چهارصد سال پیش ترجمه شود! حتی فکر کردن به این موضوع مسخره است.
حال اینکه شما با آقای حبیبی هم عقیده باشید یا حسینی، انتخاب خودتان هست و نتیجه آن هم به طبع خوشایند. اما آنچه خوشایند نیست بی احترامی به نظر دیگران و دونفکر شمردن آنهاست. پ.ن: آقا من جدی که میشم لحنم کلا تغییر میکنه. یهو شروع کردم کتابی نوشتن! ببخشید به بزرگیتون :)
فربد گرامی ترجمه ادبی دارای معنیست یعنی کتابی مانند هملت شکسپیر یا همین کتاب مورد بحث خواننده باید با واژهها واصطلاحات خاص اشنا باشد زیرا با یک ترجمه محاوره ای روبرو نخواهد بود در مورد اقای حسینی با شما موافقم ترجمههای ایشان خاص خود ایشان است
کدوم ترجمه بهتره دوستان؟ لطفاً بگید😄
ترجمه آقای صالح حسینی
کدوم ترجمه بهتره؟
بعد از چند بار تلاش ناموفق! برای شروع خواندن این رمان، بالاخره خواندم و پیوسته خواندم. فضای داستان نسبتا غریب و خوفناک است اما پرکشش و جذاب. ترجمه استاد حسینی هم بسیار خوب و در مقایسه با استادان دیگر مثلاً استاد محمد قاضی، جدیدتر و معاصرتر است. برخی از واژهها، ترکیبها و اصطلاحات نسبتا قدیمی است. در یک مقایسه، مثلاً با فیلمها، طبیعی است که یک فیلم کلاسیک وسترن با دوبلاژ دهه چهل یا پنجاه ممکن است برای نسل جدید جذاب نباشد. نمیشود فیلم قدیمی را با زبان معاصر دوبلاژ جدید کرد. باید از نو ساخت، با یک برداشت معاصر، به زبان نسلهای امروزی.