بهزاد شیشه گران، تصویرگری است که همگام با عصر خویش گام برمیدارد. شیوه کار او، وفاداری بر تفکر معاصر با نگاهی به سنت تصویرسازی ایرانی است. رجوع به پیشینه دنیای نقاشانه این هنرمند به خوبی بیانگر این موضوع است که او تحولات اجتماعی و نقش اجتماعی هنرمند را ارجح بر تمام احوالات هنری میداند. شیشه گران که وارث دنیای نقش و نگاره سازی ایرانی است، وظیفهای را برای خود متصور است که از پهنه نگاه او ثبت و ضبط احوالات اجتماعی بوسیله هنر را نمود میبخشد.
او در عصر حاضر که اسطوره سازی شکل پاپی کال به خود گرفته همچون نگاره سازان اعصار گذشته ایران به تصویرسازی اسطوره های دنیای حاضر میپردازد و همانگونه که روزگاری نگارگران به مصور کردن افسانهها میپرداختند، به تصویرگری یکی از پهلوانان عصر حاضر پرداخته است. اگرچه شیوه و نگاه او متفاوت با عصر نگاره سازی است. روزگاری که نگاره سازان ایرانی جدا از اندیشه ها و رسالت اجتماعی به سفارش شاهان ایرانی فرهنگ پهلوانی ایرانی را مصور میکردند، بهزاد شیشه گران در جهتی مخالف از این مسلک دست به مصور کردن پهلوانی میکند که رسالت اجتماعی را در دوران حیات خویش برگزیده بود. همانگونه که شیشه گران همین اندیشه را در آفرینش هنری خود به عنوان اصل متصور است.
شیشه گران از جهتی دیگر نیز جدا از نگارگران ایرانی که اندیشه مصورسازی را از میان متون مکتوب بر میگزیند، برای تصویرسازی آثارش زاویه نگاه خود و آنچه از حس درونی اش از شخصیت «تختی» می گیرد را در به تصویر کشیدن پرترههای این پهلوان معاصر ایران بر میگزیند. او در پرترههایش در جهت معرفی و داستان سرایی بر نمی آید بلکه تلاش دارد که از خلق آثار زاویه دید نقاشانه خود در پرترها تجلی بخشد. نقطه، خط، بافت، رنگ و همه همه در همین راستا به کمک شیشه گران آمده اند تا او آثاری مصور را در کنار هم قراردهد تا اندیشه هر یک از افراد اجتماع از شخصیت تختی را مورد بازخوانی قرار دهد. کتاب یکصد پرتره از جهان پهلوان تختی تلاش دارد که این اندیشه را با در کنار هم قراردادن پرتره سازی شیشه گران به مخاطبان عرضه کند تا بازخوانی بصری آن ها بر افسانه سازی ذهنی فرد فرد اجتماع از چهان پهلوان تختی را رقم زد.
کتاب یکصد پرتره از جهان پهلوان تختی