داستانی در ژانر وحشت برای کودکان، قضیه از سفر گیب آغاز می شود، او در هواپیمایی به سمت مصر در حال پرواز است، برای اولین بار است که به تنهایی سفر می کند، قرار است به دیدار عموی باستان شناس خود برود تا او را در گشودن مقبره ای همراهی کند. او یک دست مومیایی به همراه دارد که معتقد است کارهای شگفت انگیزی از آن سر می زند مثلا یک بار جان خانواده اش را نجات داده، هرچند هیچ کدام از دوستانش قضیه را باور نکردند اما او معتقد است که واقعا این دست محافظ او خواهد بود. دستش را برای پیدا کردن مومیایی به جیبش برد، دست مومیایی یخ زده بود، چه چیزی می تواند باعث همچین اتفاقی شده باشد؟
کتاب بازگشت مومیایی