ژرف، قدرتمند و بسیار خنده دار.
یکی از خنده دارترین و تراژیک ترین کتاب های تمام اعصار.
فقط شکسپیر توانسته به نبوغ سروانتس نزدیک شود.
دن کیشوت در مواقعی که بیکار بود، یعنی تقریبا در تمام ایام سال وقت خود را صرف خواندن کتاب های پهلوانی می کرد و با چنان شوق و ذوقی به آن خو گرفت که تقریبا مشغله شکار و اداره امور مایملک خود را به کلی فراموش کرد. غرایب و عجایب اعمال او به درجه ای رسید که چندین جریب از زمین های کشت گندم خود را برای خریدن و خواندن کتاب های پهلوانی فروخت و به قدری که می توانست از آن کتب در خانه خود گرد آورد.
ممکن است حقیقت به باریکی مو شود، اما هیچ وقت از هم گسسته نمی شود و همیشه، مانند شناور بودن روغن در آب، بالاتر از دروغ قرار می گیرد.
انکار نمی کنم که اتفاقی که برای ما افتاد، خنده دار است. اما ارزش تعریف کردن برای کسی را ندارد چرا که همه آن قدر باهوش نیستند که بتوانند به اتفاقات از نقطه نظر درست نگاه کنند.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
«پست مدرنیسم» به بخشی مهم از زندگی و سرگرمی های ما تبدیل شده است. اما «پست مدرنیسم» چه ویژگی هایی دارد؟
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
دن کیشوت رمانی است که همه ی رمان هایی را که پس از آن خلق شده اند، در دل خود دارد
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
چرا نشر ثالث اینقدر چاپهای جدیدش بد شدن؟انگار چاپ افست هستش
ریال یا تومان ؟ 😒
من با ترجمه آقای پارسای خوندم. کتابی با ترجمه و چاپ عالی
دن کیشوت واقعا عالی هست. مخصوصا با ترجمه آقای قاضی
با کیفیت چاپ افتضاح
این نویسندهها رو دنبال کنید: پایه گذاران رمان در قرون مختلف هرمان بروخ بالزاک فلوبر سروانتس جیمز جویس یاروسلاو هاشک کافکا لارنس اشترن دیدرو روبرت موزیل مارسل پروست توماس مان ریچاردسون بنجامین کنستان استاندال
هزینه اش رو پرداخت کن ، چشم دنبال میکنم، پول از شما عمر از ما
این چه طرز حرف زدنه دوست عزیز؟ ایشون فقط چند تا نویسندهٔ مطرح رو معرفی کردن تا اگه امکانش بود آثارشون رو مطالعه کنیم. این به این معنی نیس که وظیفهٔ دیگه ای در برابر ما دارن
شما وکیل آقا پژمان هستید؟ به نظرم خودشون بلدن پاسخ بدن. طرز حرف زدن هر کس هم به خود اون شخص و طرف صحبتش مربوطه نه هر شخص ثالث دیگه.
یه راه دیگه هم هست دوست عزیز. میتونید نخونید👍
ترجمه سلمان ثابت رو خیلی وقت پیش خوندم و واقعا عالی بود خیلی شیرین و قصه وار تذجمه شده بود انگار که یه مادربزرگ قصه شو برات تعریف کنه این دیگه بستگی به سلیقه ادما داره ولی برای من در کل خوب بود.
انتشارات نگارستان کتاب ترجمه شاهکار محمد قاضی را به لحاظ وفور غلطهای بی شمار چاپی با شلختگی هر چه تمامتر به چاپ رسانده بطوری که کمتر صفحه ای را میتوان یافت که دست کم دو سه غلط چاپی در آن وجود نداشته باشد.. یک بی مبالاتی آشکار... حیف از ترجمه محمد قاضی!.. کاش ترجمه قاضی را از انتشاراتی دیگری خریده بودم.
نگارستان کتاب ۵۰۰ صفحه بیشتر از نشر ثالث داره ! نشر ثالث سانسور کرده یا نگارستان کتاب روده درازی ؟
فونتهای نشر ثالث همیشه ریزتر از مابقی نشرهاست. کلمات بیشتری توی صفحه جا میگیره.
اما اندازه فونتها با توجه به اینکه هر دو رقعی هستند باعث اختلاف ۵۰۰صفحه نمیشه
یعنی میخوای بگی تفاوت در صفحه آرایی و فونت و..... باعث ۵۰۰ صفحه تفاوت نمیشه؟ پس مرحوم سروانتس از گور بلند شد ۵۰۰ صفحه اضافه کرد
رقعی نگارستان کتاب با رقعی نشر ثالث کم در اندازه متفاوتن. همچنین زیاد شدن صفحات بستگی به حاشیهی کاغذ هم داره. ی توکهپا برو کتابفروشی رویت کن خودتو خلاص کن
سلام عزیز وقتت بخیر نه بحث سانسور نیست فونت نشر ثالث به مراتب ریز تره و بحث صحافی هست نشر نگارستان ترجمههای معتبری چاپ میکنه ولی خب همین دن کیشوت سرشار از اشتباه تایپی و چاپیه و تا جایی ک من اطلاع دارم نشر ثالث از اون نشراییه ک در مقابل سانسور گارد داره مثل خوارزمی
احتمالاً خیلیها از این حرف من خوششون نیاد ولی… با اینکه ترجمهی جناب قاضی بهترین و معتبرترین ترجمه از دن کیخوته هستش، با این حال، جاهایی که به پانویسِ «لطف آن قابل انتقال به زبان فارسی نیست» برمیخوردم واقعاً عصبانی میشدم! این در حالیه که خود جناب قاضی هم همچین «لطف آن» رو به زبان اصلی تجربه نکردند. این پانویس حتی باعث میشه فکر کنم که جناب قاضی اطلاع نداشتن که دن کیخوته محصول ادبیات اسپانیاست و فکر میکردند فرانسویه! اگر آقای م.ا به آذین این اثر رو ترجمه میکردند، یا حتی اگر همین امروز آقای عبدالله کوثری از انگلیسی ترجمه میکردند نتیجه بهتر از آب درمیاومد!
چاپهای قبلی نشر ثالث ، مورد پسندتره بابت تصویر جلد و رنگش
ترجمهی این اثر رو فقط باید با محمد قاضی خوند، سلطان ترجمه بوده
مترجمان امروزی بسیار تکنیکال هستن فوق العاده زبان مبدا رو از نظر تکنیکی میشناسن. اما ایراد کار دقیقا در زبان مقصد است.این دوستان ادبیات فارسی نمیشناسن.این میشه که محمد قاضی برای هر اصطلاح و ضرب المثل فرانسوی و اسپانیایی،یک ضرب المثل و اصطلاح فارسی داره که شما وقتی در پانویس کتاب اون ضرب المثل رو به زبان اصل میخونی، مفهوم رو نمیگیری و لحن نویسنده رو هم برداشت نمیکنی اما رجوع به ترجمه که میکنی ارزش کار محمد قاضی رو میدونی.این موضوع در مقایسه اصغر رستگار و آتش بر آب هم هویداست.اخیرا دکتر ژیواگو نظریان رو با خبره زاده مقایسه کردم با همه هیاهوی بی دلیلی که برای ژیواگو جدید درست شده به نظرم ادبیات درش وجود نداره.با کمال احترام برای مترجمان پر ادعایی که چماغ ترجمه از متن اصلی رو روی سر ما میکوبن همچنان مهری آهی،محمد قاضی،اصغر رستگار،سروژ استپانیان مهدی سحابی و قدیمیان این عرصه یک سر و گردن بالاتر و بدون ادعا ترند و روحت شاد نجف دریابندری.
خانم مهری آهی هم کتابهای نویسندگان روس رو ترجمه از زبان اصلی میکنه
لطفا نشر ثالث رو موجود کنید
چاپ جدید نشر ثالث اصلا خوب نیست . چاپ قبلی خوب بود . هر روز بدتر ا. دیروز
جالبه که... نام کتاب با تلفظ اصلی آن، "دون کیخوته" است و هیچیک از مترجمان، واژهی درست را به کار نبردند! 🤔🤯😤
حق با عیسا است .البته جناب پارسای این نام (دن کیخوته)را در چاپ اول ترجمه برای عنوان کتاب بکار بردند ولی ظاهرا نام دن کیشوت آنقدر برای مخاطب ایرانی معروف و جاافتاده شده که ناشر برای چاپهای بعدی از همین نام دن کیشوت برای عنوان کتاب استفاده کرده و ریسک نکرد.
زیباترین طرح جلد متعلق به انتشارات قدیانی میباشد . بارک الله به این سلیقه🌝
فقط دن کیشوت نشر ثالث ، دکتر ژیواگو را هم از اونها بخرید که بهترینه
انتشارات نگارستان کتاب ۱۷۷۳ صفحه و نشر ثالث ۱۲۷۰ صفحه هر دو ترجمه قاضی و هر دو در قطع رقعی ! ۵۰۳ صفحه اختلاف بابت چیست ؟
نگارستان کتاب ناشر خوبیه ، هم امانتداره هم کیفیت کاغذ و صحافیش خوبه.
انتشارات روزگار 1352 صفحه را با جلد شومیز چاپ کرده ؟! واویلا لیلی !
قطع کتاب چاپ انتشارات روزگار پالتویی است
ترجمه محمد قاضی ادبیتر و کمی سخت خوانتر هست، ترجمه پارسای روونتر و بهتر. به طور کلی کتاب خوبیه اما به نظرم نسخههای کم حجمترش مثل انتشارات راه معاصر ترجمه سلمان ثابت بهتره. چون یه سری از صفحه هات کتاب خیلی مسخره و طولانی میشه و فاقد جذابیت و از موضوع اصلی کاملن دور میشه. برای یه داستان ساده کلی صفحه و توضیحات داده میشه و خواننده رو از موضوع اصلی پرت میکنه. به نظرم نویسنده نمیخواست کتابش زود تموم شه برای همین هی موضوعاتو قاطی و تو دل همدیگه میاورد. این چینش از جهاتی خوب بود و باعث میشد یکنواختی کتاب کم شه اما از جهاتی باعث طولانیتر شدن میشد که از متن اصلی و موضوع اصلی کاملن دور میشدیم. کتاب خوبیه و ترجیح من انتشارات راه معاصره.
منتقدان ادبی تاکید دارن که در رمان (بر خلاف داستان کوتاه)هیچ چیز اضافه نیست. دن کیشوت یک اثر کلاسیک هست و در موردش باید با احتیاط نظر بدید.شما نمیتونید این اثر رو مثل رمانهای زرد و اکشن دنبال کنید روشنه که وضعیت اجتماعی یا نگاه قرن هفدهمی به دنیای پیرامون جذابیتی برای مخاطب امروز نداره اما برای تشریح فضا باید توصیف بشه با جزئیات.. .انتشارات کم حجمتر هم تلخیص اثر هست و در واقع برای نوجوانان تلخیص شده و نه برای خوانندگان جدی ادبیات.خواندن دن کیشوت مثل خواندن جنگ و صلح انرژی عظیم میطلبه اما بی شک هر کس که تمومش کنه تا آخر عمر کتاب رو فراموش نمیکنه.اثر کلاسیک یک تاثیر ماندگار در ذهن مخاطب داره.دن کیشوت ماندگاره چون تعارض دیدگاه و ذهن کهنه در برابر تغییر جهان یک موضوع ابدیه.شاید این شعر نصرت رحمانی تعریف کامل دن کیشوت باشه:((زندان چه هست؟ جز انسان درون خود راستی که هیچ زندانی به کوچکی مغز نیست آری ما همه زندانیان خویشتنیم…)) رهایی از زندان مغز توسط انسان یعنی حذف دن کیشوت برای همیشه....