یک رمان علمی تخیلی تفکربرانگیز.
رمانی بسیار خواندنی با داستانی قابل باور.
دنیای وسترفیلد واقعا عالی ساخته شده است.
شاید نتیجه ی منطقی این که همه شبیه به هم هستند، این باشد که همه مثل هم فکر می کنند.
شی گاهی اوقات خیلی اسرارآمیز صحبت می کرد، انگار که اشعار گروه موسیقی ای را می خواند که هیچ کس قبلا به آن ها گوش نکرده بود.
شاید آن ها نمی خواستند که تو بفهمی هر تمدنی نقاط ضعف خود را دارد. همیشه چیزی هست که به آن وابسته ایم. و اگر کسی آن چیز را از ما بگیرد، تنها چیزی که باقی می ماند چند داستان در کلاس تاریخ است.
«داستان پادآرمانشهر» در قرن بیستم، ریشه در داستان های نویسندگانی دارد که به آرمانشهر باور داشتند. نویسندگانی مثل «اچ جی ولز» و «ویلیام موریس»
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.
سلام کتاب جالبی بود حیف که دیگه آذرباد ترجمه شو ادامه نداد
فقط برای سرگرمی خوبه