با سلام، این کتاب از چهار داستان کوتاه تشکیل شده که به نظرم در معنا و مفهوم به یکدیگر وابسته هستتند و لی ظاهرا مجزا. داستان اول راز پروانههای شهر خاموش که شرح حال نویسنده ای است که در غربت به سر میبرد و از جامعه خود فراری شده است. فضا سازی داستان را دوست داشتم. داستان دوم که انتها نام دارد درباره شخصی است که در یک بن بست خودش را پیدا میکند. با اینکه تا پایان داستان و حتی تمام شدن آن نیز متوجه مفهوم مشخصی نمیشویم ولی قطعا قهرمان داستان با خودش مواجه میشود، یعنی خود واقعیش! شرح داستان روان و بسیار زیباست و به راحتی با آن همذات پنداری کردم. داستان سوم یعنی هفت داستانی است از زندگی زنان. من فکر میکنم منظور نویسنده ایران بوده ولی هیچ اشاره ای نشده است و شواهد اینطور نشان میدهد. و داستان آخر که هشت دقیقه به چهار است تصویرسازی فوق العاده بالا قوی و عالی دارد که ترس درون داستان را به خواننده منتقل میکند.