مطالب جالب شاهدان عینی… بینشی جذاب از دیکتاتور و رژیم او
... برداشتی متناوب ستایش آمیز، بالینی، جذاب و ترسناک در مورد یکی از شرورترین مردان تاریخ.
مثل هر دختر جوانی دلم میخواست باواریا را ببینم. می گفتند خیلی متفاوت تر از مرکز آلمان است، جایی که در آنجا بزرگ شده و بیست و دو سال زندگی کرده بودم؛ بنابراین در بهار ۱۹۳۰ به مونیخ آمدم و دنبال کار کشتم. از قبل اطلاعی از وضعیت اقتصادی مونیخ نداشتم؛ بنابراین از تعداد اندک فرصتهای شغلی و نرخ پایین دستمزد خیلی تعجب کردم. برخی پیشنهادهای کاری را به امید یافتن کار بهتر رد کردم؛ اما خیلی زود شرایط بدتر و پس انداز کمی که داشتم تمام شد. از آنجایی که با میل خودم از منشی گری وکیل دادگستری ناگولد استعفا داده بودم که سکوی پرشی به باواریا بود، نتوانستم از مزایای بیکاری استفاده کنم.
کتابی هست که جسم و روح شما رو به دنبال خودش به بهترین زمانه اروپا میبره. منحصر به فرد به تمام کلمه، الطاف، روحیه و خلقیات مهربان، شوخ طبعی بی اندازه و مثبت و در نهایت سواد سرشار آدولف هیتلر به همراه بخش به بخش سالیان عمر او در تمام دورهی رهبریت عالی اش رو برای شما شرح میده. خانم امیلی کریستا شرودر( نویسنده کتاب) تا پایان عمر قشنگش به یاد خاطرات شیرین سرور و رهبرش موند. ممنون و مچکرم از زحمت و تلاش صادقاته خانم ابن یامینی گرامی و عزیز
فقط کم مونده سگ هیتلر خاطره بنویسه
دقیقن ! حالا اگر واقعیت تاریخ رو بخونی میبینی همین آدمها تا هفتههای آخر از هیتلر بدتر بودن و دنبال منفعت خودشون
واقعا جالب بود 😀
جناب گویا شما خیلی زیاد حالت بده و ناراحتی، میتونی از این دست کتابها نخونی که این حجم فشار رو نخوای تحمل کنی. نظراتت رو بارها خوندم، اگه اذیت میشی نه الکی نظر بده و نه بخون که بخوای بیخود توهین کنی.