داستانی از روزگار نوجوانی مادری که برای دخترش روایت می شود. خانواده ای که به خاطر شغل مادر که یک باستان شناس بوده است سفرهای زیادی کرده اند، اما دختر داستان، که حالا دیگر برای خودش مادر شده است از این سفرها خوشنود نیست و با وجود تجربه زیاد در این زمینه بازهم از سفر کردن و دل بریدن دلگیر است. آغاز قصه، سفری است از همدان به سمت، کاسپین، مکانی در قزوین که جایگاه حمام ها و قلعه ها است، شهری که اقوام مادر در آن زندگی می کنند و این تنها چیزی است که او از آن جا می داند. ورود به خانه ای قدیمی که داستان های عجیبی در رابطه با آن وجود دارد.
کتاب پیچک جادویی