این اثر مخاطبین را به یاد رمان «آن» اثر کینگ خواهد انداخت.
بسیار هیجان انگیز... کتابی که به شکل شوکه کننده ای تاریک است.
به خودتان لطفی کنید و این کتاب را بخوانید.
جسد روی چمن کنار نیمکت افتاده بود. سرش به سمت من بود، چشماش باز بودند، گلوش بریده شده بود. اونجا هیچی نبود جز یک سوراخ قرمز. شلوار جین و شورتش تا روی قوزک پاهاش پایین کشیده شده بود، و چیزی دیدم... یک شاخه خشک، حدس می زنم... از بدن او بیرون زده بود... اونجاش... خوب، شما که می دونید.
کارآگاه اندرسون: «می دونم، اما آقای ریتز برای ثبت در پرونده شما هم باید بیانش کنید...» ریتز: «روی شکمش قرار داشت، و شاخه از توی باسنش بیرون زده بود. اون هم خونی بود. اون شاخه. پوست قسمتی از شاخه خراشیده شده بود، اثر انگشت روش بود. مثل روز روشن اون رو دیدم. دیو دیگه پارس نمی کرد، زوزه می کشید، بیچاره، و من نمی دونم چه کسی می تونه همچین کاری رو انجام بده. بایستی که یک دیوونه باشه. کارآگاه اندرسون شما اون رو می گیرین؟» کارآگاه اندرسون: «آه، بله، ما می گیریمش.»
پارکینگ استلا بارگا تقریبا به بزرگی پارکینگ فروشگاه کروگر بود جایی که رالف و همسرش شنبه عصرها آن جا خرید می کردند، و در این عصر جولای پر از ماشین بود. روی خیلی از سپرها برچسب تیم گلدن دراگنز نصب شده بود، و روی تعدادی از شیشه های عقب با صابون شعارهای روکم کنی نوشته شده بود: ما شما رو می کشیم؛ اژدهاها بزها رو می سوزونن؛ کیپ سیتی ما اومدیم؛ امسال نوبت ما است. از درون زمین بازی جایی که نورافکن ها روشن شده بودند (هر چند مدت زیادی از بازی در روشنایی روز برگزار می شد)، صدای شادی و تشویق همراه با آهنگ شنیده می شد.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
سریال های که از ادبیات داستانی اقتباس شده اند و زندگی جدیدی را به آثار ادبی بخشیده اند.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
آثار کینگ نه به خاطر تاریکی ذاتی بلکه به خاطر امیدبخش بودن ماندگار شده است
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
از آثار کلاسیک جاودان گرفته تا شاهکارهای مدرن، به نظر می رسد که نویسندگان همیشه از واقعیت های غم انگیز و غیرمعمول زندگی خود برای خلق داستان های به ظاهر خیالی استفاده می کرده اند.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
دوستان کدوم مترجم و ناشر خوبه؟
خیلیها هستن که از ترجمه کتاب شکوه دارن و من هم تا حدودی موافق هستم، تقریبا اوایل کتاب سر بعضی از قسمتها خندم میگرفت که چرا اینجوری ترجمه شده، ولی تا جایی که یادمه از اواسط رنان به اینور ترجمه روونتر میشه و به طور کلی راضیتون نگه میداره و جذابیت اثر رو حفظ میکنه. اینم باید گفت که ترجمه همچین آثاری واقعا کار سختی هستش.
ضعیف. از کینگ بنا امید شدم
نویسنده میخواد تعلیق ایجاد کنه بین یک انسان و یک موجود کدوم قاتله؟ اسم کتاب کلا تعلیق رو میبره هوا و اصلا از ابتدا تا انتها شما حتی لحظه ای در این تعلیق قرار نمیگیرید. چقدر کتاب اضافات داره.چقدر وقیحه چقدر کثیف کتاب که در گفتن جزئیات تجاوز هیچ کم کاری نمیکنه . برای اینکه تجاوز به ما بفهمونی نیاز نبود اینقدر بی پرده حرف بزنی این قبح شکنی از تجاوز به یک پسر بچه است. بدون هیچ شخصیت پردازی و فقط دارای بخشهای بسیار کوچک از جذابیت. متاسفم برای خودم و زمانم
عزیز کتاب ماورایی جنایی هست و تازه این اتفاثاتی مه شما اتقدر ازش ناراحتی که توی کتاب نوشته شده همچین دور از ذهن نیست اگر ماورایی بودن قاتل و حذف کنیم و یک سرچ سادهی گوگل درباره پدوفیل و همین ماجراها بتعث درک بهتر شما از کتاب میشه ومتاسفانه واقعیتهای جامعه هست نمیشه سانسورش کرد به نظر من شما که جنبه این مدل کتاب هارو نداری نخون
بد نیست برای اونایی که به داستانهای ماورایی علاقه دارند
خوبم نیست
نشر فروزش باید طرح جلدش را عوض کند 😬😠 خیلی افتضاحه 👊 اما ترجمهی خوبی داره.
قیمت از ۲۰۰ هزار یهو بشه ۴۰۰ هزار. چجوری حساب میکنین
یادش بخیر این کتابو وقتی میخریدم تخفیف زده بودن ۷۰ هزار تومان باز هنوز برام گرون بود ولی خریدم..
یه جوری
دوستان عزیز شما چه ترجمه ای مد نظرتونه؟ به نظرتون کدوم انتشاراتی قویتری ترجمه کرده؟ تو نظرات جای دیگه خوندم ترجمه سعید دوج خیلی ضعیفه و از ترجمه مهدی صالحی راضی بودند ولی چون تعداد صفحات انتشارات روزگار بیشتره یکم دودلم. به نظرتون به تعداد صفحات اهمیت بدم؟ چون خیلی برام مهمه که کمترین سانسور و کاهش را داشته باشه.
سعید دوج نابوده
دوجتر زده
انتشارات فروزش رو موجود کنید
باش تا موجود بشه
این که نویسنده به خوبی مخاطب رو راضی میکنه خیلی خوبه، توی . بعضی از کتابها انگار نویسنده خودش هم نمیدونسته با چی طرفه، برای مخاطب هم روشن نمیکنه، ولی این واقعا همه جوره عالیه
دقیقاً 💯 خیلی رازآلود و عالی نوشته شده.
یکی از بهترین کتابهای کینگ، فقط سراغ سریالش نرید، چون یه تحریف مسخره و بی ربطه، هیچ ربطی به این کتاب نداره. ترجمه نشر روزگار، اصلا خوب نیست، ولی باز هم گیرایی و جذابیت داستان، برقراره. بدون شک یه کتاب نفس گیر و خفنه!
من چقدر با شما موافقم ! 😊💯😎
من با ترجمه صالحی اقدم خوندم خیلی بهتر از ترجمههای دوجه. داستان جذابیه و تا حدودی شخصیت پنی وایز در رمان "آن" رو یادآوری میکنه.
ترجمه قابل قبوله اما غلطهای املایی و تایپی خیلی زیاده و نیاز جدی به ویرایش داره
بدون تردید یکی از بدترین رمان هایی بود که خواندم.کینگ از حادثهی اول کتاب برای جذب مخاطب استفاده کرده و با خلق یک تراژدی هولناک سعی در آفرینش یک اثر ترسناک و پرتعلیق دارد.در نهایت پس از کش و قوسهای زیاد برای ایجاد انزجار در مخاطب برای شخصیت منفی اثر خود شکست میخورد زیرا انتاگونیست قابل درک و فهم است نه درخور نفرت و پستی. کینگ مانند فروشندهی آب در بیابان است،زیرا از مخاطب خویش شناخت کافی دارد.
چی میگی تو 😠 اتفاقا بهترین اثر ترسناک کینگ پس از «آن» و «بیماری به نام اِن» است.
تکبیر 🙌🏼
هومن علیزاده! بهتره بری از کودکستان شروع کنی 🎃 با اینکه بزرگ بشی و دنیا رو حقیقی ببینی. نه با دروغ و ریای و تزویر 😠😡😤
اتفاقا خیلی هم کتاب خوبی بود، اگه دنبال نویسنده کتابهای آبکی میگردی، برو سراغ نجواگر
قبون دهنت
ترجمه و ویراستاری خیلی بدی داره این کتاب. موضوع و داستان کتاب عالیه اما غلطهای املایی و تایپی و ترجمه تحت اللفظی بعضی از عبارت هاش واقعا رو اعصابه🙄🙄🙄
صحیح است
تا صفحه ۵۰ خوندم خیلی نفس گیره فقط اشتباهات تایپی خیلی داره متاسفانه و بعضی معانی مفهوم ندارند.
من این کتاب رو خوندم یک رمان زیبا و پر رمز و رازه و حتما توصیه میکنم مطالعش کنید
لطفا کتاب موجود کنیددددد خواهشااااا
باشه روی چشم