1. خانه
  2. /
  3. کتاب چند قطره از چکیده های باران

کتاب چند قطره از چکیده های باران

3.8 از 1 رأی

کتاب چند قطره از چکیده های باران

Chand Ghatre
انتشارات: آفرینش
ناموجود
230000
معرفی کتاب چند قطره از چکیده های باران
کتاب حاضر حاوی 5 داستان کوتاه و خواندنی است که به قلم فروغ اعظم مردانه به رشته ی تحریر درآمده اند. یکی از داستان های کتاب «یادی از مادر شوهرم» نام دارد، که راوی در آن خاطرات مادرشوهر بی نظیر خود را روایت می کند. سالهای بسیاری از این خاطرات و ماجراهای پرعاطفه اش می گذرد و او لحظه هایش را در جای خالی ایشان با خاطرات زیبایش سپری می کند. او خاطرات یک روز شیرین را روایت می کند که مادر شوهرش از او خواسته بود، بعد از اتمام کار برای ناهار به منزل آنها برود تا با یکدیگر غذا بخورند…
درباره فروغ اعظم مردانه
درباره فروغ اعظم مردانه
فروغ اعظم مردانه نویسنده ایرانی متولد 1344 است.
قسمت هایی از کتاب چند قطره از چکیده های باران

عاشقانه دستانش که عطر بهشت می دادند را می بوسیدم و بعد با استقبال گرم و مهر گرمترش راهی اتاق می شدیم دستهایم را می شستم سفره را انداخته بود و ظرف ها را نیز چیده بود طوری غذا را پخته بود و طوری آن ها را در ظرفها می کشید که انگار از حالات خودش و سفره اش عزت و عشق و صداقت تشعشع می کرد در این لحظه ها دوست داشتم فقط نگاهش کنم و در حالی که مدهوش و مست عطر غذایش و دستپخت ماهرانه اش و صداقت صمیمانه اش می شدم شروع به خوردن می کردیم در همین حین با صدایی آرام و مهربان مادرانه می گفت اعظم خانم تو جوونی باید زیاد بخوری می گفتم مامان جان اگر بچه ها بفهمند تنهایی آمدم و تنهایی با شما غذا خورده ام با من قهر می کنند که طاقت نیاورد دست منو گرفت برد به آشپزخانه و دو تا ظرف پر از غذا نشانم داد گفت ببین برای بچه ها هم کشیدم، ببری و آن ظرف دیگر برای محمد آقا پسر کوچکش بود. آخر محمد آقا ته تغاری بچه هایش بود و همیشه هوایش را داشت بعد با تبسمی از روی رضایت مندی دستم را گرفت رفتیم سر سفره و ادامه ناهار، دست های زحمت کشیده اش موهای شانه نزده اش همه زیبایی های وسوسه انگیزی که حکایت از دنیای بی غل و غش و مهربانی و خلوصش بود موقع رفتن می بوسیدمش و او با خواندن دعای پشت سرم، مهربانی اش را کامل می کرد من تا سر خیابان می رفتم و هر از گاهی برمی گشتم و نگاهش می کردم و او همچنان ایستاده بود و دست تکان می داد یک دریا عشق و رفعت بود یک آسمان مهربانی و صداقت و یک جهان نعمت. جایش خالی مقامش عالی و خدا رحمتش کند و روحش شاد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب چند قطره از چکیده های باران" ثبت می‌کند