قابل فهم و روشنگرانه.
ابزاری مفید برای خوانندگان ادبیات جهان.
اثری شگفت انگیز و آموزنده برای همه ی مخاطبینی که به ادبیات خارجی و کهن علاقه دارند.
بیشترین بخش ادبیات در جهان به شکل ترجمه منتشر می شود. حتی زبان هایی مانند انگلیسی، اسپانیایی و عربی که گستره ای بین المللی دارند، فقط مورد استفاده ی اقلیتی محدود از خوانندگان جهان هستند. بخشی از قدرت زبان انگلیسی در سطح جهان، بسته به سرعت ترجمه ی آثار نویسندگان محبوبی مانند استفان کینگ و جی. کی. رولینگ است به چندین و چند زبان مختلف، و این در حالی است که اهمیت ترجمه ی آثار به زبان هایی با کاربران کمتر، از این هم بیشتر است. بدون ترجمه، اورهان پاموک رمان نویس، خارج از کشور خود، ترکیه، ناشناخته باقی می ماند. به لطف ترجمه، رمان به یاد ماندنی او، «برف» را می توان در فرودگاه مکزیکوسیتی به نام Nieve پیدا کرد، در کتاب فروشی های برلین به نام Schnee خرید، و نسخه ی انگلیسی آن Snow را به سایت آمازون سفارش داد. ترجمه، راه پاموک را هموار کرد تا در سال ۲۰۰۶ برنده ی نوبل ادبیات شود. ترجمه باعث می شود [آثار] او و گروهی دیگر از نویسندگان اغلب در کلاس های ادبیات جهان خوانده شود.
با این حال ترجمه تا مدت ها شهرت خوبی نداشت. ترجمه چطور می تواند ظرافت منظور رمان نویس و موسیقی کلامی لطیف شاعر را منتقل کند؟ مانند این مثل کهن Traduttore traditore که مقصودش را زیرکانه و به واسطه ی ترجمه ناپذیری اش بیان می کند. این که بگوییم: «مترجمان خیانت کارند»، ممکن است مفهوم کلی را برساند اما تغییر الفاظ در زبان انگلیسی، آن شوخ طبعی قصار را در اصل ایتالیایی اش از بین می برد. این ضرب المثل، در ابتدای یک اثر کلاسیک درباره ی محدودیت های ترجمه نقل شده است.
نمی خوام
نخواه! 😤