«رویا» رمان کوتاهی از مجید غروی و سومین اثر این نویسنده است. رمانی عاشقانه اما متفاوت که به یک رابطهی عاشقانه میپردازد اما آمیخته با یک مرگ مشکوک است. مرگ در واقع نقطهی آغاز و حرکت داستان است. رمان در هزارتویی از کندوکاوهای ذهنی راوی جریان دارد. یک فقدان، محور رخدادهای رمان است. راوی رفیقی به نام امیر دارد که از دست رفته است و راوی میکوشد تا راز زندگی و مرگ ناباور این رفیق اهل قلم و شوریدهحال را بگشاید. راوی چند روز پیش از مرگ امیر، او را ملاقات کرده و متن آخرین نوشتهی او را گرفته است. راوی با شنیدن خبر مرگ امیر شبی هولناک را سپری میکند. شبی به اندازهی یک عمر تا راز زندگی و سیر تفکر امیر برایش گشوده شود. امیر، رویا را دوست داشته اما او گذشتهای تلخ دارد؛ در کودکی پدرش را از دست میدهد و با حمایت دایی و مادرش زندگی میکند. در ذهن رویا داییاش یک قهرمان است. او زود میمیرد و هیچ مردی نمیتواند جای او را بگیرد. مرگ امیر در واقع بهانهای است برای روایت زندگی پر رمز و راز رویا. در فقدان امیر، دوستش تلاش میکند، نکات تازهای از زندگی او کشف کند و جنبههایی از شخصیت او را ببیند که پیش از این به آنها توجه نکرده است. بخش عمدهای از راز زندگی امیر با حضور رویا گره خورده است با ورود او به زندگی امیر و راوی، گویی همه چیز برای آنها زیر و رو میشود، آنقدر که تفکیک روابط و رفاقتهای این دو مرد از رویا ناممکن به نظر میآید و از جایی به بعد بار روایت بر دوش این زن میافتد و قصهی امیر به حاشیه میرود. از این نقطه است که راوی تماما به رویا میپردازد و جزئیترین مشخصات زندگی او را به تفصیل روایت میکند. امیر با روحیات لطیف و طبع هنرمندانهای که دارد، بیش از راوی مشتاق دانستن از رویاست و مدام در پی اوست. اما همچون عشاق اساطیری، زندگی این زوج نیز در گردبادی از ابهامها، تلخیها و ناکامیها فرو میرود و این وظیفهی راوی و به تبع آن، خواننده است که به کشف راز آنها بپردازد. توصیفات راوی از رویا شبیه به متون کلاسیک ایرانی است؛ زنی با صورت و سیرت زیبا. اما گذشتهی رویا چندان خوشایند و روشن نیست و زندگی پرفراز و نشیبی از سر گذرانده است. همین باعث جذابیت بیشتر او در نظر قهرمانان داستان میشود. زبان روایت به متون ادبی کهن شباهت دارد و نویسنده کوشیده با نثری آهنگین و پر از استعاره داستانش را پیش ببرد. او برای توصیف موقعیتها از جملات بلند و کلمات وزین استفاده میکند. شخصیتها انگار از دل افسانههای دور و دراز پا به زمان کنونی گذاشتهاند. آنها انسانهایی عارفمسلک و درعینحال عاصی از زمانه هستند که در قاب زندگی امروزی نمیگنجند و چارچوبهای معمول آن را پس میزنند. «رویا» رمانی کوتاه و خواندنی است که زبان و جهان متفاوتی دارد و گزینهی مناسبی برای علاقمندان به رمانهای متفاوت فارسی است.
درباره مجید غروی
مجيد غروي داستان نویس ایرانی متولد سال 1362 می باشد.