1. خانه
  2. /
  3. کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها

کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها

نویسنده: رضا قاسمی
4.5 از 9 رأی

کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها

The Nocturnal Harmony of Wood Orchestra
انتشارات: نیلوفر
٪5
225000
213750
معرفی کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها
همنوایی شبانه ارکستر چوبها، رمانی از رضا قاسمی، برنده جایزه مطبوعاتی 1381 است. راوی، فردی است در تبعید که در اتاقی در طبقه ششم پانسیونی اجاره ای زندگی می کند. با برخوردهایی که میان شخصیت های این داستان، ایجاد می شود، شناخت راوی و جهان اطراف او برای مخاطب ممکن می شود. ساختار رمان، دالان هایی تو در تو است، به گونه ای که راوی در دو زمان روایت می کند.
یکی زمان پس از مرگش است که «فاوست مورنائو» و «مرد سرخ پوست» پشت میز محاکمه از او بازخواست می کنند، و راوی باید دربرابر اعمالی که از او سرزده، پاسخگو باشد. در نتیجه او برای مخالفت در برابر خود مجازات می شود. مکافات او برگشت به زمان حیات مادی در قالب سگی به نام گابیک است. زمان روایت پس از مرگ، جنبه ای فرامادی به رمان می دهد و آن را چند زمانی می کند.
درباره رضا قاسمی
درباره رضا قاسمی
رضا قاسمی در سال ۱۳۲۸ در ورنامخواست اصفهان به دنیا آمد. اولین اثر او نمایشنامه کسوف بود که در ۱۸ سالگی نوشت و دو سال بعد در دانشگاه تهران به روی صحنه برد. در سال ۱۳۵۵ جایزه اول تلویزیون ملی ایران برای بهترین نمایشنامه به اثر او چو ضحاک شد بر جهان شهریار تعلق گرفت. او از سال ۱۳۴۹، همزمان با تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا، به نمایشنامه نویسی و کارگردانی تئاتر پرداخت و آثاری چون کسوف، آمد ورفت، نامه‌هایی بدون تاریخ از من به خانواده‌ام و بالعکس، و چاه را به صحنه آورد. نویسندگی و کارگردانی سه نمایشنامه اتاق تمشیت، ماهان کوشیار و معمای ماهیار معمار هم حاصل فعالیت او در دورهٔ پس از انقلاب است.
رمان معروف او با نام همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها در سال ۱۹۹۶ در آمریکا و در سال ۱۳۸۱ در ایران به چاپ رسید و جوایز مختلفی را برای نویسنده به ارمغان آورد.
ویژگی های کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها
  • برنده ی جایزه ی بهترین رمان اول سال 1381 از بنیاد گلشیری
  • تحسین شده هیئت داوران جایزه ی مهرگان ادب 1380
  • برنده ی سومین دوره جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات
  • رمان برگزیده یک دهه جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات
قسمت هایی از کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها

همان دهان کلید شده اش و همان درخشش خیسی که مثل گرداب در نی نی چشمانش می چرخید کافی بود تا تمام وجودم را دستخوش زلزله ای دهشتناک کند.

سمیلو گریخت, با بغضی که مثل آتشفشان دهان گشوده بود. می دوید و می گریست و من طوفان زده, بی آن که توان واکنشی داشته باشم, به چشم خویش دیدم که سایه ام در من ماند. و مرا از زیر ناخن پاها بیرون کرد.

در این مدت ایرانی ها را خوب شناخته بود. می دانست هیچ کدام چشم دیدن دیگری را ندارد. هر کس پیش او می آمد برای دیگری فتنه می کرد.

مقالات مرتبط با کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
ادامه مقاله
سورئالیسم: دنیای دیوانگان
سورئالیسم: دنیای دیوانگان

سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.

نظر کاربران در مورد "کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

اگه به تصویر روی جلدش می‌تونید بگید یه تابلو نقاشیه خوب پس شاید بتونید با داستان و سبک آن هم کنار بیاید. به شخصه طنزش رو دوست داشتم.

1403/09/03 | توسطب جهان - کاربر سایت
0
|

رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها» از زبان یک روشنفکر ایرانی روایت می‌شود که به‌تازگی به فرانسه مهاجرت کرده است و در این کشور به‌عنوان یک پناهنده زندگی می‌کند. او در یک آپارتمان با چند فرانسوی و ایرانی تبعیدی دیگر همسایه است و رابطه‌ی ذهنی میان او و اطرافیانش پیرنگ اصلی داستان را به پیش می‌برد. درون‌مایه‌ی این اثر را درد غربت و تبعات آن تشکیل می‌دهد و اینکه چگونه این بیگانگی و شرایط تنگ زندگی یک مهاجر تبعیدی، در ورای روابط ظاهری به نسبت ساده، زندگی را برای تمامی شخصیت‌های این داستان جهنم ساخته است. ساختار روایی رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها» به‌نسبت ساختاری پیچیده و در هم تنیده است. راوی ذهنی مالیخولیایی دارد و روایت به‌صورت سیال ذهن از زبان‌ها و ذهن‌های متعددی بیان می‌شود. این آشفتگی به‌نوعی خود بیانگر فضایی است که قصه در آن اتفاق می‌افتد و از نقاط قوت این اثر به شمار می‌رود.

1401/07/10 | توسطسروش کاکاوند
23
|

نحوۀ روایت داستان جالب بود و جزئیات خلاقانه‌ای داشت.در حین خواندن کتاب حتی در جدی‌ترین لحظات آن می‌توان از طنز کلام "رضا قاسمی" در بیان صحنه‌ها و عقاید لذت برد. حتما در آینده نزدیک دوباره سراغ این کتاب خواهم رفن.

1401/06/30 | توسطفریبا.ع
9
|

داستان درباره فردی به نام یدالله هست که در زیر شیروانی طبقه ششم ساختمانی در فرانسه زندگی میکنه. اکثر ساکنین این ساختمان ایرانی هستند. اتفاقاتی که برای یدالله در ارتباط با دیگر ساکنین ساختمان روی میده به خوبی روایت میشه. مشکلات زندگی و روابط مهاجران ایرانی در غربت به خوبی تصویر میشه و همین مسئله باعث کشش و گیرایی داستان میشه.

1399/06/22 | توسطسمیرا ستوده
10
|

کتاب خوبیه و بعضى عبارات و صفحاتش واقعا تاثیر گذار و عالیه اما در کل ازون کتاباس که خوندنش سخته و آدم چند بار میزاره کنار و دوباره میره سراغش،یعنى روان جلو نمیبرتت ولى در عین حال چون ذهنو درگیر میکنه آدم تمومش میکنه.

1399/05/22 | توسطفاطمه ن
7
|

داستانی جذاب به سبک مجیکال رئالیسم ایرانی !

1399/04/31 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
1
|