1. خانه
  2. /
  3. کتاب مدار صفر درجه (3جلدی)

کتاب مدار صفر درجه (3جلدی)

نویسنده: احمد محمود
4.35 از 13 رأی

کتاب مدار صفر درجه (3جلدی)

zero degree latitude
انتشارات: معین
ناموجود
950000
معرفی کتاب مدار صفر درجه (3جلدی)
رمان مدار صفر درجه نوشته احمد محمود است که دارای سبک رئالیسم اجتماعی می باشد و روایتگر وقایع قبل از انقلاب اسلامی بین سال های 32 تا 57 در شهر اهواز است. در این کتاب با زندگی پر فراز و نشیب جنوبی ها آشنا می شویم. از ویژگی های این رمان نقش پررنگ زنان در روند داستان است و با کمی تعمق متوجه می شویم که افکار ترقی خواهانه زنانی مثل مائده و آفاق در نبرد با مرد سالاری در جامعه سنتی در حال پیروز شدن است. نویسنده به خوبی توانسته شخصیت ها را توصیف کند مواضع فکری شخصیت های داستان و عکس العملشان در مواقع خاص توسط نویسنده موشکافی شده. مدار صفر درجه از نظر دیالوگ در سطح بالایی از داستان نویسی است، دیالوگ محور بودن اثر به آن ریتم تندی می بخشد. شخصیت ها کاملا رئالیستی پرداخت شده اند طوری که انگار نویسنده همانند یک دوربین حوادث را ثبت کرده است. هر شخصیت نماینده گروهی از مردم است به عنوان مثال حاج آقا عطار نماینده طیف بازاریانی است که بر مبنای منافع خود جهت گیری سیاسی پیدا می کنند و یا مش نوذر نموداری است از افرادی که اعتقادات محکم و پا بر جایی دارند ولی ظرفیت و توان مقاومت در عرصه های مبارزه ی اجتماعی را ندارند و ... این کتاب یکی از برترین و حجیم ترین آثار احمد محمود می باشد و رمانی ارزشمند در زمینه ی شناخت احساسات و افکار مردم در دوران نزدیک به انقلاب اسلامی ایران است و وقایع آن زمان است که توسط انتشارات معین به چاپ رسیده است.
درباره احمد محمود
درباره احمد محمود
احمد محمود در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدر و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد و شاید به همین دلیل بیشتر خود را دزفولی می‌دانست. در برخی از آثارش چون همسایه‌ها و مدار صفر درجه واژه‌ها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم می‌خورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبه‌ها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمت علائی گرفته شده‌که حول‌وحوش سال ۱۳۲۳ در دزفول به دست افراد ناشناسی ترور می‌شود. پدر احمد محمود در سال ۱۳۵۶ که در آن زمان احمد محمود ۴۶ ساله بود فوت کرد و مادرش در سال ۱۳۷۹ دو سال قبل از درگذشت خود احمد محمود از دنیا رفت.
قسمت هایی از کتاب مدار صفر درجه (3جلدی)

اومدن تو شهر ما، تو شرکت نفت، تو آب و برق، ادارات و شرکتها، بهترین حقوق،بهترین زندگی، دوری از مرکز، بدی آب و هوا و هزارتا دزدی و مداخل دیگه. ئووقت ما نان نداریم بخوریم. رو نفت هم هستیم. تنها نوکری و کلفتی و باغبانی و آبداری و شوفری ش سی ما مانده. سیل دستام کن - سیل کن ببین چطور پینه بسته - پدرم در اومد سی چندر قاز بس که نیشکر ببرم - مثل یک عمله تو آفتاب شصت درجه، با دوازده سال درس...

- میگم روز شانزده آذر، جندی شاپور چه خبر بود؟ - کی به تو گفت که دانشگاه... - دنیا خبر داره... زده زیر دلشان - زده زیر دل کی اوس یارولی؟ - نهار یک تمن - اونم چلوکباب - تختخواب و اتاق مجانی، درس مجانی! خو بشین سر جات بچه درس ت بخوان آدم شو - همین؟ درس و شکم؟ - په بفرما خانم هم براشان بیارن، با دوشک پر قو

مو بودم یه شعار هم می نوشتم که مهندس دلاور را که اراضی پادادشهر را در قمار برده است و عکس اشرف را پانصد هزار تومان خریده است از اهواز بیرون کنید - دل خوش داری سی خودت، عمو نوذر - تو که نمی‏دونی شکست سال سی و دو چه دردی به نسل مو داده! تو نمی فهمی مو چقد خوشحالم که داره تکان میخوره

نظر کاربران در مورد "کتاب مدار صفر درجه (3جلدی)"
21 نظر تا این لحظه ثبت شده است

به نظرم سیر داستانی بسیار خسته کننده بود و در مخاطب کشش ایجاد نمیکرد. به دلیل وجود تعداد زیاد کاراکتر در داستان، شخصیت پردازی درستی صورت نگرفت. نویسنده در نوشتن داستان بسیار دچار اطناب شده، طوری که میشد در یک جلد کتاب جمع بشه و مخاطب رو خسته نکنه. بطور کل همه این مسائل باعث شده این اثر در بجا گذاشتن تاثیر خاص و عمیق بر ذهن مخاطب ناتوان باشه.

1403/09/11 | توسطکاربر سایت
1
|

کیفیت صحافی و چاپ و ویراستاری چطوری بود؟

1403/01/24 | توسطسهند - کاربر سایت
0
|

چرا نمی‌چاپی ؟

1402/09/16 | توسطبلبلی - کاربر سایت
4
|

یه سوال داشتم ببخشید! چن درصد کتاب به زبان جنوبی نوشته شده ؟

1402/09/14 | توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها

زیاد نیست دوست عزیز.اون قسمتی که هست هم درواقع لهجه‌ی جنوبیه که قابل فهمه

1403/07/18|توسطبهار
1

سی چه چاپ نیکنی ؟

1402/09/02 | توسطالاسوند - کاربر سایت
8
|

خوندن این متن خطر فاش شدن داستان دارد میگویند اسپویل کردن از ما گفتن ما محکوم تمام ادوار تاریخیم برای ما همیشه بوش لمبوی گوشت خوار را به جان ماهی‌های قرمز حوض خانه انداخته اند ... ما آدمیان درد این حافظه لعنتی را داریم درد جدایی درد دیدن رنج دیگران ! درد‌های شخصی در این کتاب با درد اجتماعی هم آغوش شده است چشمان مرگ با استهزا در این کتاب از هر جایی ما را میبیند ! در تمام کتاب همگان سوگوارند و انگار همه در تلاش هستند یکدیگر را تسلی دهند مرگ مثل اژدهایی است که یک به یک افراد را میبلعد من خودم به عنوان یک خواننده سوگوار مرگ ناگهانی نوذر اسفندیاری ام نامه ای که برای مرحوم احمد مرحوم خواهم نوشت به او خواهم گفت خداییش بین اینهمه شخصیت چرا مرگ نوذر !؟ نباید ! ابتدا برویم سراغ شخصیت پردازی: ۱. نوذر : یک فرد ساده لوح خوش خیال ایده آل گراست و لقبش میبایست نوذر فراغتی بود و در مجموع سرخوش و بی خیال است! مهربانی بینظیری دارد رابطه احساسی اش با بلقیس بسیار عمیق است و هنوز صدای بلقیس گفتنش را برای انداختن سفره بساطش میشنوم ! چنته اش در توصیفات شخصیتش و کاغذهای بسیار , طرح و امید واهی اش برای استقرار عدالت و تلاش هر لحظه اش برای حق طلبی نشان از آزادی دوستی اش میدهد زبانش با دلش همجهت نیست و در کلامش اهل سهل کردن همه موضوعات برای همه است اینکه بلوف میزند که همه چیز را از قبل میداند مسئولیت اضافه برای خودش قائل می‌شود انگاری ماموریت الهی دارد همه چیز را بداند ترسواست و محتاط است و نگران وجهه اجتماعی خودش است ولی در عقایدش که مورد استهزای افراد قرار میگیرد ثابت قدم است در زمان تظاهرات سعی کرد خودش باشد ولی حیف این انقلاب مصادره شده بود و باید همجهت با دیگران میبود مبهوت شکستن یک به یک آرمان هایش میشد ولی باز خوش خیالانه در روز شلوغی هم با تمام چنته پا به خیابان گذاشت در لحظه پرت شدن چنته اش از سوی آن دو مامور از ماشین انگار کم کم دنیا داشت آماده میشد او را هم از تعداد آدمیان حذف کند عطف داستان ان روزنامه هایی بود که حاشیه اش برای دلش چیزهایی نوشته بود خوب شد نیست ببیند چه بر سر آرزوهای خیالی اش آمد ولی باران آن‌ها را خواند احمد محمود فهمید من و تو خواننده هم آن‌ها را خواندیم اقا رضا عمران زاده هم خواند و برای ما هم خواند ایشون دو تا کوپن داشت نوذر خیالت راحت ما هنوز مثل ت

1402/05/15 | توسطسوزان مکبر - کاربر سایت
8
|

با عرض سلام. لطف می‌کنید بگین سریال مدار صفر درجه که چندین سال پیش ساخته شده بود از روی همین رمان بود؟

1402/03/22 | توسطفرزان - کاربر سایت
0
|
پاسخ ها

سلام.خیر دوست عزیز.هیچ ارتباطی بین سریال و کتاب نیست و فقط تشابه اسمی بوده

1402/03/28|توسطسامان رحمتی
4

میشد کتاب در نصف صفحات موجود هم نوشته بشه... نثری روان، شیرین، پر از کلمات مختص خطه خوزستان.نویسنده مشرف بر تمامی حوادث و موضوعات اهواز و حومه.شخصیت بی‌نظیر نوذر که در هیچ کتابی مثل او را ندیدم اهل غلوهای ... خانمی خاور دل شکسته.آقایی باران زحمتکش و درستکار و عاشق و البته نه چندان مظلوم...یارولی که منو یاد بابقلی کلیدر می‌انداخت... همه چی کتاب خوب و بجا

1402/03/10 | توسطحسین مرادی
2
|

در زمان حیات احمد محمود سه اتفاق مهم تاریخی رخ داد، ماجراهای ملی شدن نفت و کودتا علیه دکتر مصدق،انقلاب 57 و جنگ تحمیلی.احمد محمد با نوشتن همسایه ها،مدار صفر درجه و زمین سوخته موضع و نظر خوردش رو نسبت به این وقایع اعلام میکنه و در واقع نمیتونه بی تفاوت باشه. مدار صفر درجه رمانی است سه جلدی با 1782 صفحه در مورد خانوده ای ساکن اهواز حد فاصل سالهای 49 تا پیروزی انقلاب با گریزهایی به سال 32.داستان با کشته شدن بابو-برادر باران از اصلی‌ترین شخصیت‌های داستان- در رود کارون توسط کوسه‌ها شروع میشه.باران شانزده ساله تصمیم میگیره درس رو رها کنه و به شغلی بپردازه برای کمک خرج خانواده.در این حین او به سراغ اوس یارولی آرایشگر از مرموزترین شخصیت‌های کتاب میره.خانواده باران،کسبه و دوستانشون و... شخصیت‌های اصلی و فرعی داستان رو تشکیل میدند و مجموعه رفت و آمدها و زیست این افراد و حضور یا عدم حضورشون در اتفاقات انقلاب،مابقی هسته اصلی داستان رو با فراز و نشیب‌های بسیار تشکیل میده. داستان از جذابیت بسیاری برخورداره و از اونجا که گفت و گو محوره تا اینکه بخواد توصیف مکان و محیط باشه،زود پیش میره و حجم بالای داستان قابل تحمل و خوندن میشه.مثل اکثر کارهایی که از محمود خوندم یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت،شخصیت پردازی فوق العاده محمود برای اعضای داستانشه.شخصیت‌های اصلی و فرعی به خوبی و به شکل خاکستری در داستان حضور دارند و خبری از شخصیت‌های قهرمانی که هیچ لکه سیاهی در اونها دیده نمیشه نیست.یکی از مهمترین شخصیتهای رمان،عمو نوذر، شوهر بلقیس خواهر بارانه.شخصا در شخصیت نوذر اکثریت جامعه ایرانی رو دیدم.شخصیتی که حضورش،شوخی هاش،کارهاش و سرانجامش در قصه،از نقاط جذاب و جالب کتاب بود.بلقیس زن او،با تیکه کلام ووی بسم الله شیرینی خاصی داشت. با اینکه میشه در روند کلی داستان و اتفاقات رد پای رمان همسایه‌ها رو دید اما با این وجود احمد محمود در نوشتن یک اثر مستقل از همسایه ها(علی رغم شباهت ها) کاملا موفق عمل کرده و به نظرم اثر از زیر سایه همسایه‌ها خارج شده است و بیرون آمده. احمد محمود در مصاحبه ای در مورد علت نام گذاری کتاب به مدار صفر درجه میگه: منظور از مدار نقطه ایست تاریک و سرد مثل قطب شمال یا جنوب که مدام دور خودش میچرخه و این بی شباهت به تاریخ ما نیست که از زمان مشروطه در پی عدالت و آزادی خونها ریخته شده و

1402/01/28 | توسطسامان - کاربر سایت
8
|
پاسخ ها

ادامه نظر بالا : و در یک نقطه ایستاده ایم. او با هوشمندی و زیرکی بسیارمثل شروع و پایان کتاب،سرانجام برخی شخصیتها،حضور شخصیتی به نام مهراب و نمادهایی که در کتاب گذاشته این عقیده خودش رو به مخاطب ارائه داده.به زعم عده ای مهراب و حرفهایی که میزنه انگار حرفهای خود احمد محموده که شخصا با این نظر موافقم.در جلد سوم نوذر،ماهی سیاه بوش لمبو میخره و اون چیزی که نوذر ابتدا در مورد ماهی فکر میکنه و آخرین اشاره ای که محمود به ماهی در صفحه آخر کتاب میکنه از نکات بسیار حائز اهمیت کتابه .سرنوشت باران و نوذر، بارداری بلقیس پس از 15 سال و نشانه‌های دیگه همه حاکی از اونه که احمد محمود این کتاب رو بسیار هوشمندانه نوشته و لازم هست که با دقت کتاب خونده بشه تا بهتر متوجه منظور نویسنده بشیم. پ.ن:کتاب کاملا پتانسیل تبدیل به فیلم و سریال رو داره. پ.ن:در مطالعه آثار احمد محمود،محدود کردن خودمون به خوندن فقط همسایه‌ها و نخوندن سایر آثارش جفایی است به خودمون که باعث میشه از لذت خواندن آثار این نویسنده بزرگ خودمون رو محروم کنیم

1402/01/30|توسطکاربر سایت
8

واسه‌ی خوندن این کتاب سه جلدی بازه زمانی سه هفته رو انتخاب کرده بودم، اما به حدی این کتاب نثر روان و داستان قشنگی داشت که خیلی زودتر از انتظارم تمومش کردم.

1401/06/19 | توسطImfarza
4
|
پاسخ ها

و منی که پول ندارم اینو بخرم

1402/03/01|توسطکاربر سایت
21

من خیلی با احمد محمود آشنا نبودم. پس از خواندن همسایه‌ها و داستان یک شهر و مدار صفر درجه میتونم بگم یکی از بزرگترین نویسندگان جهان بوده که قدر ندیده.

1400/09/11 | توسطمحمدرضا شاهمرادی - کاربر سایت
40
|
پاسخ ها

بزرگترین نویسندگان جهان!

1400/10/18|توسطکامران - کاربر سایت
8

من هم پس از خواندن «همسایه‌ها» چنین احساسی پیدا کردم. شاهکارهای احمد محمود رو با هنرنمایی‌هایی کدام نویسنده‌ی خارجی آخه میشه مقایسه کرد!

1401/05/31|توسطمحمد نصیری
10

شخصیت عمو نوذر تو این کتاب فوق العاده ست متاسفانه سریال مدار صفر درجه که ربطی به این کتاب نداره باعث شده فروش کتاب کم بشه چون فکر میکنن براساس کتاب ساخته شده

1400/08/22 | توسطکامران - کاربر سایت
26
|

شخصیت عمو نوذر تو این کتاب فوق العاده ست متاسفانه سریال مدار صفر درجه که ربطی به این کتاب نداره باعث شده فروش کتاب کم بشه چون فکر میکنن براساس کتاب ساخته شده

1400/08/22 | توسطکامران - کاربر سایت
11
|

این کتاب جزو شاهکار ادبی ایران باید باشه

1400/07/10 | توسطحسین پور - کاربر سایت
24
|

افکار امثال این نویسنده بود که کشور رو به ویرانی کشون

1400/06/18 | توسطشاهرخ - کاربر سایت
15
|
پاسخ ها

افکار این نویسنده که خیلی جلوتر از زمان خودشه. بی انصافی نکنید

1400/09/11|توسطکاربر سایت
15

شما اشتباه می‌کنید.

1400/10/18|توسطمانا ایمانی
6

نمی‌دونم شما خوندید این کتابو ک قضاوت میکنی یک نویسنده بزرگو؟

1401/04/28|توسطحجت وصال
7

کشور ویران نیست؛ ذات تهی از معرفت شما ویرانه ست. واجب شد مطالعه آثار مرحوم محمود در اولویت قرار بگیره.

1401/05/21|توسطعرفان ترابی
17

افکار تو ویرانه نه مملکت من

1402/01/08|توسطکیارش یاوری
7

دقیقا، روشنفکرنماهای اکثرا چپ زده

1402/01/31|توسطکاربر سایت
1

شما انتقاد کردی به تریج قبای بادمجون دور قاب چینا برخورد. امان از تعصب. کور کرده شخصیت پرستی ما ملت شدیدن بزرگ ایرانو در زیر لوای جمهوری اسلامی

1402/02/01|توسطآرون - کاربر سایت
0

برو برس به کارت

1402/06/23|توسطکاربر سایت
1

احمد محمود با نویسندگانی از نوع ایرانیش در جهان نایابه. خ ا رحمتش کنه

1402/08/01|توسطسامدن - کاربر سایت
1

من یه کتاب قدیمی صفر درجه رو به یکی از دوستان هدیه دادم واقعا بهترین کتابی بوده که خوندم

1400/06/17 | توسطاحمد بهشتی - کاربر سایت
8
|

چقدر زود چاپ تمام شده؟

1400/05/13 | توسطشکوه حسینی
3
|

من این کتاب رو ده بار خوندم. یه زمانی مکالمه هاشونو حفظ بودم. بهترین کتابی بوده که تاحالا خوندم

1400/01/05 | توسطکاربر سایت
9
|

زیبا و خواندنی و جذاب

1399/12/15 | توسطکامران سیاحی
6
|

در این کتاب به وقایع سالهای قبل از انقلاب پرداخته میشه. شخصیت‌ها به خوبی پرداخته شده اند و به خوبی با آداب و رسوم و عقاید طبقات مختلف اجتماع آن زمان آشنا میشویم. نویسنده به زیبایی به روایت زندگی آدمهای ان دوران پرداخته و خواندن کتاب لذت بخش هست.

1399/07/03 | توسطسمیرا ستوده
12
|