«او را صدا بزن» رمانی نوشتهی پگاه پزشکی است که نویسنده در این کتاب تلاش میکند تا با درآمیختن رویا و واقعیت و فراتر رفتن از محدودیتهای تخیل، فضای تازهای خلق کند.
پزشکی تلاش کرده تا در «او را صدا بزن»، تخیلش را بهکار گیرد و با آمیختن آن با واقعیت، فضایی سورئال و عجیبوغریب ایجاد کند؛ فضای خاصی که خواننده را با خود همراه میکند و او را مجبور میکند داستان را تا انتها ادامه دهد. داستان در تهران اتفاق میافتد، شهری که اینترنت آن قطع شده است. مشکل قطعی اینترنت در سطح بینالمللی است و دنیا پر از شایعات عجیبوغریب شده و چیزهای زیادی اتفاق افتادهاند که طبیعی نیستند. در این فضا، افراد عکسالعملهای مختلفی نشان میدهند. عدهای میخواهند فرار کنند، بعضیها میخواهند بهطور مداوم در خانه بمانند و بسیاری هم وسایلشان را جمع کردهاند و دنبال رفتن از شهر هستند.
در بخشی از متن کتاب آمده: «هزارجور شایعهی بیسروته راه افتاده که دیگر هیچوقت وصل نمیکنند و کلا مرزها را هم میبندند و از این مزخرفات. هرچه پیامک میآید که قضیه داخلی نیست و کلا قطع شده بابا… یکی نیست بگوید یعنی چه؟ یعنی یکی دستش خورده به سیم اینترنت جهان و یکهو آن همه بندوبساط و یالوکوپال هیچی به هیچی؟ چه میدانم. بدون اینکه به امیر و حسین چیزی بگویم، بلند میشوم و پیاده میروم تا داروخانهی دور میدان که ده دقیقه بیشتر راه نیست. از هر پنج ماشین توی خیابان، چهار تا پر است از چمدان و جاروبرقی و فرش و فلان. کردهاند توی هر جای ماشین که میشود: باربند، روی خودشان… فاصلهی بین گاز و کلاج، که مثلا فرار کنند! آن بقیه هم که باروبندیلشان را نبستهاند حتما دل توی دلشان نیست که زودتر برسند خانه و… این چیزی که من توی خیابان میبینم، باید تهران تا دو سه روز دیگر کلا خالی بشود.
او پیش از این یک مجموعه داستان با عنوان «قهرمانانی که نیستیم» منتشر کرده است و «او را صدا بزن» اولین رمان منتشرشدهی اوست.
کتاب او را صدا بزن