هرگاه در تهران از طرف مقامات عالی رتبه دولتی ضیافتی به خاطر مقامات سیاسی یا سایر افراد رسمی اروپایی بر پا شود، کلیه مراسم به شیوه غربی انجام می گیرد. تمامی مراسم و امور بدون نقض اجرا می شود و غذایی که بسیار متنوع است و پذیرایی توسط افرادی است که برای این قبیل کارها تعلیمات خاص دیده اند. ساعت شام معمولا بدون تغییر هشت شب است، همان زمانی که در محافل اروپایی منظور کرده اند.
دعوت های رسمی دیگر از ساعت چهار تا هفت است و بعد از شام، گویی وظایف روزانه نیز به پایان می رسد. اما برای فقرا و مستمندان مسئله نان موردنیاز روزانه هم امری لاینحل است. تعداد افرادی که به جای کباب و پلو با نان خالی، پنیر و فنجانی چای سر می کنند، کم نیست. اگر بتوانند چند پنی فراهم آورند، کله گوسفندی از قصاب می خرند و یک وعده را با آبگوشت آن سر می کنند.
در تابستان کاهو، خیار و یا مختصری میوه به صورت غذایشان اضافه می شود. در بازار شهرهای بزرگ با پرداخت چند پنی می توان به حد کافی آبگوشت و قدری پلو به دست آورد. در تهران که هزاران نفر از دهات به امید اشتغال روزانه آنجا می شوند، این کافه ها مراکز معتبری به حساب می آیند.
گرچه در بعضی خانه ها صندلی هم وجود دارد، اما کمتر مورد استفاده قرار می گیرند، مگر مهمانی وارد شود ولی مهمانان هم ترجیح می دهند از نیمکت هایی که پشتی دارد استفاده کنند، که معمولا آن ها را برروی فرش قرار می دهند. در طبقات پایین تر و بی چیز ترجیح می دهند که بر زمین بنشینند، حتی در کلیسا دیدم که زنی از نیمکت بر زمین قرار گرفته بود تا بهتر استراحت کند.