قاسم هاشمینژاد هم ادبیات مدرن را به خوبی میشناخت و هم در زمینهی عرفان و فرهنگ ایرانی مطالعات عمیقی داشت. کتاب عشق گوش، عشق گوشوار نیز دغدغههای هاشمینژاد را در زمینۀ عرفان و فرهنگ ایرانی نشان میدهد . نام کتاب برگرفته از مثنوی معنوی مولانا است: پیش مومن کی بود این غصه خوار / قدر عشق گوش عشق گوشوار. منظور نویسنده از عنوان کتاب این است که به همان اندازه که گوش را دوست داری، گوشواره را هم دوست بدار. هاشمینژاد معتقد است؛ عشق و علاقه به فرهنگ ایرانی (گوش) با مظاهر آن (گوشوار) پدید میآید. بر این اساس، نویسنده در عشق گوش، عشق گوشوار به وجوه مختلف فرهنگ ایرانی میپردازد. کتاب شامل هفت مقاله است که فرهنگ ایرانی همچون نخ تسبیحی آنها را به هم پیوند میدهد. کتاب از دو بخش تشکیل شده است؛ در بخش اول سه مقاله و در بخش دوم چهار مقاله آمده است. نویسنده در مقالۀ اول کتاب با عنوان «چشمانداز تاریخی روایت، یک بازنگری» به تحول و سیر تاریخی روایت در فرهنگ فارسی میپردازد. در این مقاله هاشمینژاد پیشنهادهایی برای پژوهشگران علاقمند به تحقیق دربارۀ تحول تاریخی روایت در فرهنگ فارسی دارد. «جستجو در بازیافتن منابع نمایش در ایران» عنوان مقالۀ دوم کتاب است. این مقاله در اصل پیشدرآمدی مفصل است برای اثری تحقیقی در بارۀ منابع نمایش در ایران که هرگز نوشته نشد. در این مقاله نویسنده واژۀ «ژست» را بهجای «حرکات و سکنات» پیشنهاد میدهد و به سیر تحول تاریخی ژست در ادب فارسی میپردازد. «فرهنگ تیپشناسی شخصیتهای ایرانی» مقالۀ سوم کتاب است. اساس این مقاله کتاب «مرآتالبلها» کتابی مربوط به ۱۵۰ سال پیش است و از آن به عنوان فرهنگ لغات و اصطلاحات عوام نام برده میشود. نویسنده در این مقاله از زاویهای تازه به این کتاب پرداخته است.
مقالۀ «زبان نیایش» آغازگر بخش دوم کتاب است. نویسنده در این مقاله به سراغ حلاج رفته است و با معرفی قطعهای نیایشی از حلاج، در خصوص زبان و نیایش بحث میکند. هاشمینژاد در مقالۀ بعدی هم در فضای عرفانی میماند و به «هنر عارف بودن» میپردازد. چه کسی عارف است و عارف چه ویژگیهایی دارد؟ پرشسهایی هستند که به آنها پرداخته شده و نویسنده سعی کرده به آنها پاسخ بدهد. در مقالهی «مرگ رویاروی» به مرگ از دریچۀ باورهای دینی و معادشناسی ایرانی پرداخته شده است و چگونگی بازتاب چهرۀ مرگ را در ادبیات فارسی نشان داده است. آخرین مقالۀ کتاب عشق گوش، عشق گوشوار ربط چندانی به مقالههای دیگر کتاب ندارد و عنوان آن «چهار خاطره بادآورده به روایت شاهپریان» است و البته این مقاله عنوانی فرعی هم دارد که گویای موضوع آن است: «یاد بعضی نفرات» قاسم هاشمینژاد چهرهای تاثیرگذار در ادبیات ایران است و با دانشی عمیق و گسترده به حوزههای متنوعی سرک کشیده است. و بسیاری از پژوهشهای او، چشماندازی تازه به روی پژوهشگران و خوانندگان جدی فرهنگ و ادبیات فارسی میگشاید.
کتاب عشق گوش،عشق گوشوار