کتاب نفس عمیق

Breathing Lessons
کد کتاب : 13950
مترجم :
شابک : 978-6004054560
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 404
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1988
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

تعلیم نفس کشیدن
Breathing Lessons
کد کتاب : 56769
مترجم : علی ملایجردی
شابک : 978-6227240917
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 410
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1988
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب نفس عمیق اثر آن تایلر

کتاب «نفس عمیق» رمانی نوشته ی «آن تایلر» است که نخستین بار در سال 1988 وارد بازار نشر شد. «مگی» و «آیرا» به مقصد «پنسیلوانیا» در سفر هستند تا در مراسم خاکسپاری یکی از دوستانشان حضور یابند. آن ها در طول مسیر، به فراز و نشیب های ازدواجشان فکر می کنند—دعواها، روزمرگی ها، و توانایی هر کدام در تحمل خطاهای دیگری با صبر و مهربانی. «مگی»، عجیب، دوست داشتنی و بازیگوش است و «آیرا»، عملگرا، تحلیلگر و کاملا منطقی. تجربه ای که در قالب مسافرتی کوتاه آغاز شده بود، به سفری آشکارکننده و غیرمنتظره تبدیل می شود که «آیرا» و «مگی» در طول آن، پیوند میان خود را دوباره کشف می کنند و از داشتن کسی که می توان سفر را با تمام پستی ها و بلندی هایش با او سهیم شد، لذت می برند.

کتاب نفس عمیق


ویژگی های کتاب نفس عمیق

برنده ی جایزه ی پولیتزر سال 1989

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

آن تایلر
آن تایلر، زاده ی ۲۵ اکتبر سال ۱۹۴۱ در مینیاپولیس، مینه سوتا، رمان نویس، داستان نویس و منتقد ادبی آمریکایی و برنده ی جایزه ی پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۸۹ است.آن تایلر در سال ۱۹۶۳ با نویسنده و روانپزشک ایرانی، تقی مدرسی ازدواج کرد. مدرسی که ۱۰ سال از او بزرگتر بود، در آمریکا مشغول تحصیل بود. آن ها در دانشگاه دوک با هم آشنا شدند و علاقه به ادبیات سبب شد که بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند. پس از ازدواج و به علت پایان یافتن اعتبار ویزای اقامت مدرسی در آمریکا، به مونترال کانادا نقل مکان کردند و پس از...
نکوداشت های کتاب نفس عمیق
A celebration of the small miracles and magic of truly knowing someone.
نکوداشتی از معجزات کوچک و جادوی شناختن یک انسان به شکل واقعی.
Barnes & Noble

More powerful and moving than anything Tyler has done.
قدرتمندتر و تکان دهنده تر از هر اثر دیگری که «تایلر» خلق کرده است.
Los Angeles Times Los Angeles Times

A wonderful novel.
رمانی شگفت انگیز.
Boston Globe Boston Globe

قسمت هایی از کتاب نفس عمیق (لذت متن)
حالا که ماشین ایستاده بود، گرما مثل کره ی ذوب شده از سقف ماشین رد می شد و می چکید روی سرش. احساس کرد فرق سرش داغ می شود، تصور کرد مویش از قهوه ای به یک رنگ فلزی تبدیل شده، برنجی یا مسی. دستش را از پنجره بیرون گذاشت و انگشت هایش را ول کرد تا تنبلانه تاب بخورند. اگر فقط می توانست «آیرا» را به خانه ی «فیونا» بکشاند، بقیه اش ساده بود.

نه، «آیرا» بی احساس نبود، چشمش که به «لیروی» می افتاد، همه چیز یادش می آمد. به آدم ها باید یادآوری کرد، همین و بس. با اوضاعی که دنیا دارد، فراموش کردن ساده است. «فیونا» هم حتما فراموش کرده است چقدر در آغاز عاشق بوده، چطور دنبال «جسی» و گروه راک او راه می افتاده.

اما وقتی می رسیدند به خانه ی «فیونا»، «مگی» از او می پرسید: «یادت هست؟ یادت هست اون روزهای اول که فقط براتون نزدیک هم بودن مهم بود؟ یادت هست چطور همه جا با هم پیاده می رفتید؟ هر کدومتون دستش رو می ذاشت توی جیب عقب شلوار جین اون یکی؟» آن زمان کارشان لوس و بی مزه به نظر می رسید، اما حالا باعث می شد اشک در چشم های «مگی» جمع شود.