حتما بارها این جمله ها را شنیده اید که، «برنده ها هیچ وقت کاری را رها نمی کنند و آن ها که رها می کنند، هیچ وقت برنده نمی شوند.» اما «ست گودین»، متخصص برجسته ی بازاریابی و نویسنده ی پرفروش «نیویورک تایمز»، در کتاب «شیب» به ما توضیح می دهد که چنین گفته ای اصلا درست نیست! در واقع، برنده ها همیشه در حال رها کردن هستند.
برنده ها، چیزهای درست را در زمان درست رها می کنند
تا به حال شده بیش از اندازه به کاری بچسبید و هر طور شده آن را رها نکنید؟ گودین توضیح می دهد که افراد موفق، از کارهایی که جواب نمی دهند یا در طولانی مدت نتیجه ای در بر ندارند، دست می کشند. آن ها به سراغ کاری می روند که بتوانند در آن، بهترینِ خودشان باشند. شاید بهترین در جهان. برنده ها وقتی کار سخت می شود، آن را رها نمی کنند. در حقیقت، این دقیقاً زمان اشتباه برای رها کردن است. اینجا جایی است که سر و کله ی «شیب» پیدا می شود.
شیب درباره ی رها کردن ها و ادامه دادن های مؤثرتر است
شیبی که ست گودین از آن صحبت می کند، همان راه طولانی و پر پیچ و خمی است که میان شروع یک کار و رسیدن به قله وجود دارد. همان جایی است که ممکن است مقاومتی را در خود حس کنید؛ مقاومتی که می تواند شما را دلسرد کند و باعث شود بخواهید کار را رها کنید. اما وجود همان مقاومت است که تعداد قلیل بهترین ها را می سازد. و بهترین ها همیشه می توانند به بزرگترین آرزوهای خود دست یابند. گودین در کتاب «شیب» به مخاطبین خود می آموزد که چگونه به شکلی مؤثرتر، در مورد رها کردن یا ادامه دادن به کارها تصمیم گیری کنند.
شیب، بن بست و پرتگاه
ست گودین سه وضعیت را در انجام کارهای مختلف در نظر گرفته است:
وضعیت اول: «شیب». تقریبا تمام چیزهایی که شایستگی انجام شدن را دارند، به واسطه ی «شیب» کنترل می شوند. همانطور که پیشتر گفته شد، شیب، تلاشی طولانی میان شروع کار و تلسط در آن است. جایی است که موفقیت به وقوع می پیوندد. نباید آن را رها کنید، البته اگر می خواهید مزه ی مزایای بهترین بودن در جهان را بچشید.
وضعیت دوم: «بن بست». در مواقعی، شما کار می کنید و کار می کنید و کار می کنید، اما هیچ چیز تغییر چندانی نمی کند. گودین این گونه از کارها را «بن بست» می نامد. اگر در وضعیت بن بست قرار دارید، باید کار را رها کنید. در صورت رها کردن این گونه از کارهاست که می توانید بر کاری با چشم انداز رسیدن به موفقیت تمرکز کنید.
وضعیت سوم: «پرتگاه». وقتی در این وضعیت قرار بگیرید، نمی توانید کار را رها کنید تا زمانی که سقوط کامل شود. بدیهی است که پس از به وجود آمدن امکان رها کردن کار، باید از آن دست بکشید.
شجاع، بالغ و احمق
ست گودین توضیح می دهد که در مواجهه با هر شیب، می توانید شجاع، بالغ و یا احمق باشید:
شجاعانه عمل کردن، جا نزدن و رسیدن به آنسوی شیب است: به دست آوردن مزایایی که نصیب بهترین ها می شود. بالغانه عمل کردن یعنی این که شما کاری را حتی شروع نمی کنید چون می دانید به احتمال خیلی زیاد نخواهید توانست به آنسوی شیب برسید. احمقانه عمل کردن یعنی کاری را شروع کنید، تمام تلاشتان را به کار گیرید، مقدار زیادی پول و انرژی را هدر دهید، و درنهایت آن را رها کنید، آن هم درست در میانه ی شیب.
3 سوالی که قبل از رها کردن باید بپرسید
ست گودین تأکید می کند که قبل از رها کردن کارها، حتما به پاسخ این سه سوال فکر کنید:
سوال اول: «آیا ترسیده ام؟» خارج شدن از شیب در زمانی که ترسیده اید، کار اشتباهی است. افرادی که در رها کردن کارها خبره اند، از قبل می دانند چه زمانی می خواهند از آن خارج شوند.
سوال دوم: «در حال تلاش برای تأثیرگذاری بر روی چه کسی هستم؟» تأثیرگذاری بر روی یک نفر مثل بالا رفتن از یک دیوار است اما تأثیرگذاری بر روی یک بازار، بیشتر شبیه بالا رفتن از یک گردنه ی کوهستانی است.
سوال سوم: «در حال تجربه ی چه نوعی از پیشرفت قابل سنجش هستم؟» باید در هر کاری که انجام می دهید، احساس کنید که در حال تجربه ی نوعی از پیشرفت—هر چقدر هم کوچک—هستید.