داستان معمایی یا داستان رمزآلود، گونه ای داستان است که معمولا با محوریت تحقیق و جستجو پیرامون یک جرم نوشته می شود. در بیشتر داستان های رمزگونه، کارآگاهی به دنبال حل معمای یک جرم است. ژانر معمایی، پیوند نزدیکی با ادبیات داستانی جنایی دارد. مثل داستان های شرلوک هلمز، ریچارد هنی، خانم مارپل، پوآرو و سریال ها و فیلم های مشابه. داستان های واقعی نیز، موضوع اصلی آثار جنایی و کارآگاهی قرار گرفته اند.
«دانا تارت» با استفاده از «راوی غیرقابل اعتماد»، مخاطبین را در شرایطی مشابه با کاراکترها قرار می دهد: شرایطی سرشار از تردید، پارانویا، و ناامنی.
آسیب های روانی، باعث شکلگیری برخی از ترسناکترین لحظات در داستان های «پو» می شوند، و دانسته های مخاطبین (و همینطور خود راوی) را از رویدادهای داستان تغییر می دهند.