داستان روانشناسانه، معمولا با محوریت موضوعات روانشناسی نوشته می شود. در بیشتر داستان های روانشناسی، نویسنده به دنبال مطرح کردن مسائل روانشناسانه در داستان است. در این گونه از آثار، که در چند سال گذشته از محبوبیت فوق العاده بالایی برخوردار شده اند، سوالات بنیادین روانشناسانه مطرح و ذهن و ضمیر شخصیت های داستان، به واکاوی و کنکاش گذاشته می شود.
«سبالد» با کاوش در تأثیراتِ منزویکنندهی اندوه و فقدان، استدلال می کند که تجربهی تراژدی های بزرگ، احساسی عمیق از تنهایی و بیگانگی را به همراه می آورد.
در این رمان، خاطرات تغییریافته، هم مایهی رنج کاراکترهاست و هم، به شکلی هراسانگیز، جنبهای کاملا عادی از زندگی انسان.