مری گفت: «متاسفم که دایناسورهای بزرگ در کنار ما زندگی نمی کنند. فکرش را بکن؛ آن ها شصت و پنج میلیون سال پیش از بین رفته اند!»
جان به فکر فرو رفت و گفت: «سر در نمی آورم که واقعا چه چیزی آن ها را نابود کرد.»
عمو ادوارد گفت: «احتمال خیلی چیزها را می دهند. فرض کن که در گله ی آن ها بیماری خطرناکی از قبیل بیماری های سم یا دهان پیدا شده باشد. مطمئنا دایناسورهای بیمار در میان گله می دویدند و بیماری را منتشر می کردند تا سرانجام همه بمیرند. یا این که فرض کن آن ها راهی برا محافظت از تخم ها در برابر متجاوزان پیدا نمی کردند و بچه ها پیش از خروج از تخم می مردند. این هم به آرامی می توانست نسل آن ها را منقرض کند.»