از همان دم که انسان نخستین بار تکه استخوان یا شاخه ای را به جای ابزار در دست گرفت، تعادل میان خود و محیط زیستش را به طرزی برگشت ناپذیر بر هم زد. از آن پس، چگونگی دگرگونی جهان اطرافش صورتی دیگر یافت. دیگر این جهان قاعده مند یا قابل پیش بینی نبود. اشیایی جدید پدیدار می شدند که محصول جهش چیزهای پیشین به شمار نمی آمدند و ظهور هر یک، محیط زیست را، نه برای یک فصل، بلکه برای همیشه دگرگون می ساخت. مادام که این ابزارها اندک مانده بود، زمان درازی به طول می انجامید تا تأثیر آنها گسترش یابد و موجب تغییر شود؛ اما با افزایش تعداد آنها، میزان تأثیر آنها نیز افزایش یافت: ابزارهای بیشتر آهنگ تغییر را سرعت می بخشید.