کتاب هنگام باران بود

It was when it was raining
منظومه ی عاشورایی
کد کتاب : 116117
شابک : 978-6000107437
قطع : رحلی
تعداد صفحه : 24
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
سید حبیب نظاری
سيدحبيب نظاری سال ۱۳۵۱ در آبادان متولد شد. وی سالیانی است در قم زندگی می‌كند و سابقۀ مدیریت مرکز آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قم را بر عهده داشته است. اشعار او از اوايل دهۀ ۷۰ در مجلات منتشر شد و رباعی قالب مورد علاقۀ او است. از آثار او می‌توان به «بگو تا صبح چند آدینه مانده است»، «از این دست»، «تنها برای تو می‌بارد» و «خدا تسبیحی از گنجشک دارد» اشاره کرد.
دسته بندی های کتاب هنگام باران بود
قسمت هایی از کتاب هنگام باران بود (لذت متن)
آن دختر کوچک از بس هراسان بود با چشم هایش آسمان را جست وجو می کرد دنبال باران بود -دنبال بابایی که از باران رهاتر بود- عطر گلی گاهی میان دشت می پیچید او را به یاد خنده بابا می انداخت گاهی صدایی می رسید از روی یک نیزه مثل نوای خواندن قرآن بابا بود گاهی کسی او را صدا می زد: «رقیه!» از عمه می پرسید:«پس بابای من کو؟» او تشنه ی آرامش دستان بابا بود.