سری تکان دادم وگفتم:((خیلی خب،ولی من بااین می خواهم ستاره ها را نگاه کنم می خواهم تحقیق کنم.ببینم شیمپالو،می دانی منظومه ی شمسی چندتا ستاره دارد؟اصلا منظومه ی شمسی را می شناسی؟))ابروهایش را در هم کشد.دوتا پشه از ابروهایش بیرون افتاد.گفت :((اهکی پکی پکی!من خودم اسم خاله ام شمسی خانم بود.حتی یک ستاره هم نداشت.))
کتاب خاله شمسی کجاست شیمپالو؟