این تاتی فکر میکنه به بچهی حیوونا عکساشونو میکشه حرف میزنه با اونا میگه: (( یه روز تو جنگل دیدم یه جوجهتیغی گفتم به بچه ی اون جوجه ی جوجه تیغی! خندید و رفت و دور شد دیگه اونو ندیدم حالا توی دفترم عکس اونو کشیدم ))
دسته بندی های کتاب نقاشی های تاتی رنگ های قاتی پاتی 9